درونمایۀ داستانت چیست؟
سختی نوشتن داستان کوتاه، در موجز گویی است. باید در همان ظرف کوچک، حرف و تصویر را منتقل کنی. اما خوبی رمان در این است که دستت برای درهم آمیختن گرههای مختلف داستانی و بسط دادن باز است. اما همین […]
سختی نوشتن داستان کوتاه، در موجز گویی است. باید در همان ظرف کوچک، حرف و تصویر را منتقل کنی. اما خوبی رمان در این است که دستت برای درهم آمیختن گرههای مختلف داستانی و بسط دادن باز است. اما همین […]
فرض کن درِ خانهات را میزنند. گزارشگر و فیلمبردار و چند نفر دیگر جمع شدهاند. چکی با مبلغی تپل کف دستت میگذارند و بعد میگویند «شما برندۀ خوش شانس ما هستید.». بعد هم درست زمانی که از شدت ذوق دچار […]
یکی از لذتهای مطالعۀ فعال نتبرداری حین مطالعه است. چندی پیش که مشغول مطالعۀ کتاب «درسهایی دربارۀ داستاننویسی» بودم، از روی برخی نکات که چشمم را گرفتند، یادداشت برداشتم. 12تا از آنها را این پایین نقل کردهام: 1. توصیف را […]
یکی از چالشبرانگیزترین قسمتهای نوشتن یک داستان، شروع آن است. شروع هر صحنه، شروع فصل، شروع اولین بخش داستان. این نقطۀ شروع کجاست؟ چگونه بفهمیم که از کجا شروع کنیم؟ آیا برویم سراغ آن نقطهای که همه چیز آغاز شد؟ […]
تعلیق یعنی با منتظر نگه داشتن مخاطب، درمورد اتفاقهای بعدی، در او کنجکاوی، انتظار و دلشوره ایجاد کنیم. ممکن است ما (به عنوان مخاطب یک داستان) درست شبیه به کاراکتر ندانیم که پشتِ در چه چیزی مخفی شده. شاید هم […]
دیالوگ همان گفتوگویی است که میان دو یا چند شخص ردوبدل میشود. در زندگی روزمره، ما تقریبا بدون فکر کردن یا استفاده از فن و روش خاصی با هر جنبندهای حرف میزنیم و یک «دیالوگ» برقرار میکنیم.اما وقتی پای نوشتن […]
پرش از صحنۀ جاری به صحنۀ بعد یکی از فنون ایجاد تعلیق است. با این کار یک وقفه ایجاد میکنیم. و مخاطب مجبور است منتظر بماند تا پاسخ سؤال را ببیند. پرش از صحنهای به صحنۀ دیگر تکنیکی است مشابه […]
صدای اول: تو دیوونهای؟ صدای دوم: دهنتو ببند. صدای اول: اصلا با عقل جور در نمیاد. صدای سوم: حالا شایدم بشه. صدای اول: کسی از تو نظر نخواست. صدای سوم: ولی میتونیم تمومش کنیم. صدای دوم: اصلا شروع نشده. چی […]
فرقی نمیکند کجای داستان هستیم، همیشه یک حادثهای ممکن است رخ بدهد. و این حادثه یکسری علت دارد و یکسری پیامد. این طبیعی است. همۀ ما آن را میدانیم. ممکن است یکی از شخصیتها بهخاطر یک حادثۀ قدیمی یا تازه، […]
برای شروع یک صحنۀ تازه، میتوانیم شروع کنیم به توضیح دادن. که کجا هستیم، چه وقت از روز است و اصلا چرا آنجاییم؟ پس هرچه مخاطب باید بداند را به او دیکته میکنیم و همه چیز را از صفر بنا […]
آخرین نظرهایی که گرفتم