زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست. همه چیز قبلاً اتفاق افتاده است. اتود در قرمز لاکی٬ آرتور کانن دویل زمانی که نام داستان جنایی خاصه از نوع کارآگاهیاش به گوش میرسد نام یک نویسنده خودنمایی میکند: «آرتور کانن دویل». نویسندهای
شرلوک هلمز کاراکتری است که بر کمتر کسی ناآشناست. کارآگاهی که کمتر از ۱۴۰ سال پیش توسط آرتور کانن دویل خلق شد و با منش و ماجراهایش استانداردهای داستانهای کارآگاهی پس از خود را بنیان نهاد. طبیعتاً مثل هر اثر
هر کدام از ما برحسب تواناییمان به نحوی با جهان خارج ارتباط برقرار میکنیم. شخصی مجذوب نواها میشود، فردی دیگر مجنون رقص طعمها بر زبانش، یکی دیگر قوۀ لامسه برایش اصلیترین راه ارتباطی است و دیگری پیرو درخشش رنگِ رخساره.
*تلاش کردهام در این مرور داستان را لو ندهم! اما در فایل صوتی داستان لو رفته. پس اگر میخواهید فقط با داستان آشنا شوید این متن را بخوانید و اگر کتاب را خواندهاید بروید سراغ فایل صوتی. «اگر شما خاطرات
اگر قصد دارید در حوزۀ ادبیات جنایی فعالیت کنید، طبیعی است که به دنبال کتابهایی در این حوزه بگردید. در این لیست بهمرور نام کتابهایی در این حوزه، قرار داده میشود. ۱. ادبیات جنایی، جان اسکاگز ، مؤسسۀ خط ممتد
در این نوشتار به مرور لیستی از نمایشنامههای جنایی قرار خواهند گرفت: ۱.شکار مرگ/ آیرا لوین/ شهرام زرگر/ نشر بیدگل: یک استاد نمایشنامهنویسی تصمیم میگیرد نویسندۀ تازهکاری را بکشد و اثرش را بدزدد. اما این فقط ظاهر ماجراست. (معرفی شکار
اولباری که نامش را شنیدم هیچ تصوری نداشتم که محتوای داستان چیست. خیال میکردم داستان جنایی باشد. چرا؟ چون آثار دیگری که از مترجمش، محمد عباسآبادی، خوانده بودم جنایی بودند. نه که این اثر جنایی نبود، اما چیزی بیشتر از
در زمانی نامعلوم و مکانی نامعلومتر، یک کارآگاه به همراه کارمندش مشغول بررسی یک پروندهاند. خانهای سوخته و ۲ مقتول روی دستشان گذاشته؛ زنی جوان و مردی سنوسال دار. در نظر کارآگاه، با توجه به شواهد به جا مانده داستان
یک هفته مانده به عید بلا بر سر هوشنگ نازل میشود. آن هم چه بلایی! اول اینکه دم عیدی رئیسشان عوض میشود، دوم اینکه باید به دستورات رئیس جدید چشم بگوید و این یعنی ترک عادت تکپری و به گردن
آخرین دیدگاهها