معرفی کتاب باشگاه قتل پنجشنبهها
۴ آدم بالای ۷۰ سال را تصور کنید که با رخ دادن یک قتل در دهکدۀ آرامشان به وجد میآیند و هرکاری میکنند تا زودتر از پلیس قاتل را پیدا کنند. جملۀ بالا خلاصۀ تمام این رمان است. شاید بهنظر
۴ آدم بالای ۷۰ سال را تصور کنید که با رخ دادن یک قتل در دهکدۀ آرامشان به وجد میآیند و هرکاری میکنند تا زودتر از پلیس قاتل را پیدا کنند. جملۀ بالا خلاصۀ تمام این رمان است. شاید بهنظر
احتمالاً با مونولوگ آشنایی دارید. مدلی از کلام که فرد بدون توجه به مخاطب حرف میزند. انگار که مخاطب مشخصی ندارد یا خود مخاطب خود است. در این تمرین قصد نداریم درمورد مونولوگ حرف بزنیم. منظورم از این گفتوگوی یکطرفه
داستانهای مختلف براساس شخصیت محوری، موضوع اصلی و حالوهوای داستان و روایت، در دستهبندیهای مختلفی قرار میگیرند. یکی از این دستههای داستانی که بخش پررنگ و مهمی را در داستانهای جنایی از آن خود کرده، داستانهای کارآگاهی است. اما داستان
نویسنده: یکتا قطعی معرفی داستان پنج هستۀ پرتقال داستانی در ژانر جنایی است. هنگامی که سر آرتور کانن دویل این داستان را نوشت، انتشار آن بهدلیل شیوع آنفولانزا یکسال به تأخیر افتاد. اما بالاخره داستان پنج هستۀ پرتقال در کتاب
نویسنده: مهناز روحانی اگر اهل دیدن فیلمهای جنایی هستید، احتمالاً شاهد صحنهای بودهاید که در آن پلیس یا کارآگاه بعد از بررسی صحنۀ جرم اظهار نظر کند: «یارو حتماً روانی بوده. یه ساکوپات بهتمام معنا!». اما سایکوپاتی چیست؟ آیا یک
نویسنده: پرناز بهزاد روزی که به شهر کتاب رفته بودم، متصدی، رمان بیمار خاموش را در دست گرفت و گفت: «بهت قول میدم ۳۰ صفحۀ آخرش حسابی شوکه بشی.» کتاب را گرفتم و ورقی زدم. متصدی گفته بود رمانی است
دیالوگ یکی از عناصر مهم داستان است. برخی آن را جدی نمیگیرند و برخی هم از زیر بارش شانه خالی میکنند. شاید احساس کنید دیالوگهایتان بیمزه و خشکند، همهشان شبیه هماند و هیچ تمایزی میان دیالوگ کاراکترهایتان نیست. این فکر
این نه یک مرور است نه معرفی، نه خلاصه. فقط یک یادداشت است. چیزی حدود ۲ سال پیش بود که مرگ ایوان ایلیچ را خواندم. تا آنوقت هیچ داستانی از تولستوی نخوانده بودم. فقط کتاب اعتراف را خوانده بودم که
یکی از کاراکترهای اصلی در داستانهای جنایی کارآگاه است. اما این کارآگاه کیست؟ چه میکند؟ و چگونه میتوانیم یک کارآگاه خوب خلق کنیم؟ کارآگاه نماد عدالت است ادبیات جنایی برای من چیزی بیش از بازی قاتل و مقتول یا دزد
ادبیات جنایی دستهای از ادبیات است که برپایۀ رفتارهای مجرمانه شکل میگیرد. در این داستانها جرمی رخ میدهد که معمولاً ظاهری معماگونه دارد و کارآگاهی برمیخیزد تا هویت مجرم را کشف و او را به پیشگاه عدالت تسلیم کند. تراژدی
آخرین دیدگاهها