داستان‌ها

پسرک و نصرت

پسرک آخرین آلبالویِ توی مشتش را خورد و هسته‌اش را تف کرد توی باغچه. زیر تابش تند آفتاب شلنگ آب را باز کرد و کمی آب پاشید روی سنگفرش‌های داغ. بوی نم که پیچید زیر بینی‌اش صدای همسایۀ سمت راستی

ادامۀ مطلب
یادداشت‌ها

راهکارهایی برای مطالعۀ فعال

همۀ ما حواس‌پرتی حین مطالعه را تجربه کرده‌ایم و می‌دانیم که این حواس‌پرتی‌ها بازده مطالعاتی و میزان درک‌مان از متن را کاهش می‌دهد. راه و روش‌های مختلفی برای داشتن مطالعۀ فعال وجود دارد. در ادامه به برخی از این روش‌ها

ادامۀ مطلب
تمرین نویسندگی

تمرین نویسندگی؛ حال‌وهوای نوشته

هر کلمه‌ای بار و معنایی دارد که جمله به جمله و موقعیت به موقعیت می‌تواند احساس یا برداشت متفاوتی ایجاد کند. پس توصیفِ خالی یا حتی اقرار مستقیم کاراکتر یا راوی نمی‌تواند به تنهایی حال‌وهوای متن را بسازد. این حالت

ادامۀ مطلب
آموزشی

راوی غیرقابل اعتماد چیست؟ | چگونه یک راوی غیرقابل اعتماد بسازیم؟

تا به حال شده داستانی بخوانید که در آن راوی با دورویی تمام تلاش کند قصه را به نفع خودش تعریف کند؟ مثل بچه‌ای که تلاش می‌کند اشتباهاتش را گردن دیگران بیندازد تا بی‌گناه جلوه کند. گاهی راوی این کار

ادامۀ مطلب
معرفی کتاب

معرفی نمایش‌نامه‌های جنایی

در این نوشتار به مرور لیستی از نمایش‌نامه‌های جنایی قرار خواهند گرفت: ۱.شکار مرگ/ آیرا لوین/ شهرام زرگر/ نشر بیدگل:‌ یک استاد نمایشنامه‌نویسی تصمیم می‌گیرد نویسندۀ تازه‌کاری را بکشد و اثرش را بدزدد. اما این فقط ظاهر ماجراست. (معرفی شکار

ادامۀ مطلب
آموزشی

آن‌چه در خفا گویند؛ معما و راز در داستان | چگونه مخاطب را جذب داستان نگه داریم؟

به نظرتان جذابیت یک داستان در چیست؟ یک داستان چطور می‌تواند کنجکاوی مخاطب را به اندازه‌ای تحریک کند که او را دنبال خود بکشاند؟استفاده از معما و راز، همان چیزی است که علامت سؤال‌هایی در ذهن مخاطب می‌کارد و او

ادامۀ مطلب
آموزشی

بررسی یک فقره کارآگاه مجرم |‌ جونگ بارام از سریال موش

همین اول کار بگویم که پلات توئیست مرکزی داستان، که در نیمه‌های آن رو می‌شود را در همین عنوان لو داده‌ام. در ادامه هم قرار است بیش‌تر لو بدهم. پس دیگر راه برگشتی ندارید!     سریال موش موش یک

ادامۀ مطلب
معرفی کتاب

معرفی و مروری بر کتاب پسر سرپرست یتیم‌خانه

اول‌باری که نامش را شنیدم هیچ تصوری نداشتم که محتوای داستان چیست. خیال می‌کردم داستان جنایی باشد. چرا؟ چون آثار دیگری که از مترجمش، محمد عباس‌آبادی، خوانده بودم جنایی بودند. نه که این اثر جنایی نبود، اما چیزی بیش‌تر از

ادامۀ مطلب
یادداشت‌ها

زهره‌ای درونِ من می‌زید!

فکر می‌کنم غیرممکن باشد کسی بتواند بدون قضاوت خودش بنویسد. هر قدر هم آدم بی‌سانسوری باشی باز یک فشاری آن ته ناخودآگاهت هست. گاه خودت را سانسور می‌کنی که این چه اراجیفی است به هم می‌بافم؟ و گاه شرمت می‌گیرد

ادامۀ مطلب
آموزشی

نوشتن داستان فانتزی-جنایی | چگونه یک داستان فانتزی-جنایی بنویسیم؟

آیا طرفدار دنیای هری‌پاتر یا ارباب حلقه‌ها هستید؟ شاید هم از سینه‌چاکان شرلوک جان هستید. آیا به ترکیب این دو جهان فکر کرده‌اید؟ شاید هم داستان‌هایی از این دست خوانده‌اید که حالا سروکارتان افتاده به این مقاله.داستان جنایی فانتزی یا

ادامۀ مطلب