معرفی و مروری بر کتاب خاطرات یک آدمکش
*تلاش کردهام در این مرور داستان را لو ندهم! اما در فایل صوتی داستان لو رفته. پس اگر میخواهید فقط با داستان آشنا شوید این متن را بخوانید و اگر کتاب را خواندهاید بروید سراغ فایل صوتی. «اگر شما خاطرات
*تلاش کردهام در این مرور داستان را لو ندهم! اما در فایل صوتی داستان لو رفته. پس اگر میخواهید فقط با داستان آشنا شوید این متن را بخوانید و اگر کتاب را خواندهاید بروید سراغ فایل صوتی. «اگر شما خاطرات
اگر قصد دارید در حوزۀ ادبیات جنایی فعالیت کنید، طبیعی است که به دنبال کتابهایی در این حوزه بگردید. در این لیست بهمرور نام کتابهایی در این حوزه، قرار داده میشود. ۱. ادبیات جنایی، جان اسکاگز ، مؤسسۀ خط ممتد
در این نوشتار به مرور لیستی از نمایشنامههای جنایی قرار خواهند گرفت: ۱.شکار مرگ/ آیرا لوین/ شهرام زرگر/ نشر بیدگل: یک استاد نمایشنامهنویسی تصمیم میگیرد نویسندۀ تازهکاری را بکشد و اثرش را بدزدد. اما این فقط ظاهر ماجراست. (معرفی شکار
اولباری که نامش را شنیدم هیچ تصوری نداشتم که محتوای داستان چیست. خیال میکردم داستان جنایی باشد. چرا؟ چون آثار دیگری که از مترجمش، محمد عباسآبادی، خوانده بودم جنایی بودند. نه که این اثر جنایی نبود، اما چیزی بیشتر از
در زمانی نامعلوم و مکانی نامعلومتر، یک کارآگاه به همراه کارمندش مشغول بررسی یک پروندهاند. خانهای سوخته و ۲ مقتول روی دستشان گذاشته؛ زنی جوان و مردی سنوسال دار. در نظر کارآگاه، با توجه به شواهد به جا مانده داستان
یک هفته مانده به عید بلا بر سر هوشنگ نازل میشود. آن هم چه بلایی! اول اینکه دم عیدی رئیسشان عوض میشود، دوم اینکه باید به دستورات رئیس جدید چشم بگوید و این یعنی ترک عادت تکپری و به گردن
نیک و امی زوج جوانی هستند که هر دو شغلشان نویسندگی است. نیک روزنامهنگار است و امی برای یک مجلۀ روانشناسی آزمون طراحی میکند. بنا به تحولات دنیای نشر، هر دو با فاصلۀ نسبتاً کمی بیکار میشوند. نیک بعد از
فداکاری در نگاه شما چه معنایی دارد؟ عشق چهطور؟ وصال برای شما مهمتر است یا اطمینان از شادیِ قلبیِ معشوق؟ فداکاری مظنون x کتابی است با موضمون عشق؛ البته عشقی که به خون آغشته است. فداکاری مظنون x نوشتۀ
آخرین دکه تا تهران یک جنایی_عاشقانۀ ایرانی است که توسط مهام میقانی نوشته شده است. در این داستان با کارآگاه نقیبی روبهرو میشویم. کارآگاهی که در دو داستان دیگر میقانی، به نامهای کسی را که در سیدخندان نمیکشند و پروندۀ
نظر شما در مورد قاتلها چیست؟ خاصه قاتلهایی که در عوض پول آدم میکشند. هیولاهایی خونآشام؟ آدمنماهایی بیرحم؟ روانیهایی که از ریختن خون و چشیدن اشک قربانی لذت میبرند؟ به نظرتان چهقدر این تصور حقیقی است؟ نه که بخواهم از
آخرین دیدگاهها