بلاگ کردن کتاب چیست؟ | چرا باید یک کتاب بلاگ کنیم؟
نگاهی به ساعت انداخت، چیزی به نیمه شب نمانده بود. آخرین لیوان را آب کشید و درون آبگیر گذاشت. پیشبند را باز کرد و انداخت روی اپن. قلم و کاغذش هنوز روی میز بودند. قرار بود صبح اول وقت شروع […]
نگاهی به ساعت انداخت، چیزی به نیمه شب نمانده بود. آخرین لیوان را آب کشید و درون آبگیر گذاشت. پیشبند را باز کرد و انداخت روی اپن. قلم و کاغذش هنوز روی میز بودند. قرار بود صبح اول وقت شروع […]
اگر نویسنده هستید و صاحب یک رسانه (بهخصوص از نوع سایتش!) میتوانید از وبلاگتان به عنوان یک ابزار کتابنویسی استفاده کنید. پستهایی که به مرور منتشر میشوند و سنگبنای یک کتاب را شکل میدهند. و اینگونه است که شما به […]
اگر شیفتۀ نوشتن باشید و سودای نویسنده شدن را در سر میپرورانید به احتمال زیاد با یک سؤال بزرگ دست به گریبان شدهاید: نوشتن را چگونه و از کجا شروع کنم؟ اولین و مهمترین نکتهای که باید از همین ابتدای […]
جمله را که تمام کردم نگران شدم. از خودم پرسیدم اگر نفهمد منظورم چیست؟ اگر یک چیز دیگر برداشت کند؟ اگر متوجه کنایهام نشود؟ اگر… و همینجا بود که ادامه دادم. نوشتن را میگویم. زهره را رها کردم تا برای […]
چند ساعت پیش بود که آن را پیام را دیدم. یک پیام تازه در کانال من+تو=مای خلاق. بیش از دو ماه از حضورم در این جمع میگذرد وحقیقتا باعث مسرت است. خلاصه محتوای پیام تازه این بود که شروع جذاب، […]
چند روزی است که در قالب نامه یک داستان تازه را سر و شکل میدهم. قصد ندارم داستانی بنویسم که تمامش در قالب نامه است. بلکه بخشهایی از آن به شکل نامههایی خواهد بود که قرار نیست ارسال بشوند. طرح مشخصی […]
فرقی نمیکند قرار است از چه بنویسی، یا در کجای مسیر نوشتن هستی. بالاخره برخی روزها چاه ایدههایت خشک میشود و دستت خالی میماند. در ادامه با لیستی از ایدههایی برای صید ایده مواجه میشوید که به مرور تکمیل میشود. […]
همانطور که زانوهایم را بغل گرفتهام و خیره شدهام به کتابهایی که باید هرچه زودتر تمام کنم و برگههایی که خیال پر شدن ندارند، زیر لب از ذهن خالی از ایدهام گلایه میکنم. ولی ایده چیست؟ اصل و ریشهاش کجاست؟ […]
چند روزی است که درگیر مسترکلاس «جویس کارل اوتس» شدهام. نویسندهای که تا همین دو ماه پیش از وجودش خبر نداشتم. هنوز هم نرفتهام سراغ کتابهایش اما مسترکلاسش فضای خوبی دارد. لااقل من که دوستش دارم. چند روز پیش در […]
اول صبح است و هوا قدری سرد. پای درخت سیب نفس عمیقی میکشم. عطر شکوفههای سیب به جانم مینشیند. رنگشان سفید است. با مرکزیت سرخ. سرخی که با سفید مخلوط میشود تا به کناره برسد و در آن حل شود. […]
آخرین نظرهایی که گرفتم