ماشین کشتار ما
صدای اول: تو دیوونهای؟ صدای دوم: دهنتو ببند. صدای اول: اصلا با عقل جور در نمیاد. صدای سوم: حالا شایدم بشه. صدای اول: کسی از تو نظر نخواست. صدای سوم: ولی میتونیم تمومش کنیم. صدای دوم: اصلا شروع نشده. چی […]
صدای اول: تو دیوونهای؟ صدای دوم: دهنتو ببند. صدای اول: اصلا با عقل جور در نمیاد. صدای سوم: حالا شایدم بشه. صدای اول: کسی از تو نظر نخواست. صدای سوم: ولی میتونیم تمومش کنیم. صدای دوم: اصلا شروع نشده. چی […]
حنایی: الاناست که دیگه برسه. ببری: حواستون خوب جمع باشه. اینبار نباید بذاریم در بره. پنگول: خیالت تخت. چارچشمی میپامش! ببری: مثل دفعۀ پیش؟ پنگول: قول میدم پنجولمو غلاف کنم! ببری: قول زیاد دادی. من ازت عمل میخوام. حنایی: حواسم […]
-غذاتو دوست نداری؟ +چرا. -پس چرا نمیخوری؟ +اشتها ندارم. -دوباره چی شده؟ وقتی اینجوری چشماتو میبندی و سرتو میاندازی پایین، یعنی باز یه گندی زدی! +تقصیر من نبود. -بازم اخراج؟ +تصمیم گرفتم بالاخره کار تئاتر رو شروع کنم. -نمایشنامهنویسی؟ +شاید. […]
-نرسیدیم؟ +نه. -یکم میخوابیدی. خسته نیستی؟ +باید مواظب باشم. -من بیدار میمونم تو یکم بخواب. +فکر کردی که کجا بریم؟ -میریم مرکز. +به این فکر کردی که چیکار میکنن؟ -چیکار میکنن؟ تازه باید افتخار هم بکنن. +که فرار کردیم؟ که […]
-خب… حالا دیگه ساکت باشین. گفتم ساکت! سپهر تو بگو. +من؟ -آره. تو بگو نظرت چیه. +درمورد…؟ -آره. درمود اهدا عضو. زودباش دیگه. یه چیزی بگو. +خب همه گفتن دیگه. -گفته باشن. حالا تو هم بگو. +بهتر نیست ادامۀ درس […]
-امروز یه سفارش گرفتم… با توام ها! +ها؟! -میگم امروز یه سفارش گرفتم. +ئه؟! -آره! +چه خوب. -بله! خیلی هم خوبه. من که گفتم میتونم از پسش بربیام. و کارم اونقدری خوب هست که توی اون نمایشگاه دیده بشه. +هوم. […]
-دو دقیقه بشین. +چی گیرت میاد؟ -یکم با هم حرف میزنیم. میدونی آخرین باری که دیدمت کی بود؟ +آره. فکر کنم دو هفته پیش بود. -دو ماه پیش بود. +چه قدر زمان زود میگذره. -واقعاً خسته نمیشی؟ نمیخوای یه استراحتی […]
-امروز حسابی خراب کردم. +چرا؟ مگه چی کار کردی؟ -هیچی رو درست نگفتم و مثل یه ابله رفتار کردم. مطمئنم قبولم نمیکنن. +سرتو بلند کن ببینم. وا! فوقش قبولت نمیکنن دیگه. -من همیشه دارم گند میزنم. +دیگه داری گُندش میکنی […]
امروز در جلسه اول سمپوزیوم توسعه فردی از خنده و خندیدن صحبت شد و اینکه حتی اگر لبخندتان تصنعی باشد باز هم تاثیر خودش را میگذارد. همانطور که ذهنمان رفتار و عملکردمان را کنترل میکنیم ما نیز میتوانیم با رفتارهای […]
سعیدی پرونده را باز کرد و گفت: تحقیقات کامل شده؟ وحیدی روی صندلی مقابل نشست و گفت: هنوز نه. -تا این جای کار به نظرت احتمالش بیشتره که کار کی باشه؟ +به نظر من که کار دخترشه. -خب… خودش گزارش […]
آخرین نظرهایی که گرفتم