چهار روایت از یک مسئله
روایت اول: تا بهحال پیش آمده که برای انجام دادن کاری ذوقزده بشوی و نتوانی گذر زمان را تاب بیاوری و بعد، وقتی که بیشتر رفتی توی دل کار تازه دوزاریات بیفتد که تصوراتت هیچ با واقعیت همخوانی ندارد؟ میتوانم […]
روایت اول: تا بهحال پیش آمده که برای انجام دادن کاری ذوقزده بشوی و نتوانی گذر زمان را تاب بیاوری و بعد، وقتی که بیشتر رفتی توی دل کار تازه دوزاریات بیفتد که تصوراتت هیچ با واقعیت همخوانی ندارد؟ میتوانم […]
بعضی وقتها انگاری ذهن آدم خالی میشود. شاید هم بیشتر مربوط به داشتن یا نداشتن حوصله است. اینکه حتی حال فکر کردن و دنبال کردن سرنخهای فکری و ذهنی را هم نداری. بعضی وقتها هوس میکنم بهجای ور رفتن با […]
بلند میشوم راه میروم میافتم و در این فاصله مدام میرقصم. «دنیل هیلِل» اول بار متن بالا را در کتاب «پرنده به پرندۀ» «آن لاموت» خواندم. همان وقت نوشتمش روی یک برگۀ کوچک و چسباندمش بالای سر تقویمام. حالا هروقت […]
قرار نبود توی تاریکی بنشینم اینجا تا چیزی بنویسم. این ساعت باید هفت پادشاه را خواب میدیدم. اما دلم نمیخواست بخوابم. دوست داشتم بنشینم اینجا و چیزی بنویسم. حتی باوجود اینکه چیزی برای نوشتن نداشتم. اما کسی چه میداند؟ اصلاً […]
میدانم که نوشتن خشک و خالی مثل حرف زدنهای بیسر و ته است و راه به جایی ندارد. اما نوشتن قدری نخ اتصال افکارمان را محکمتر میکند. نوشتن چیزهایی مثل لیست اهداف، عهدنامه یا لیست کارهایی که باید ازشان دست […]
بهگمانم اردشیر رستمی بود که در کتابباز گفته بود «از نفهمیدن نترسیم که همین نفهمیدن بخشی از فهمیدن است» و چقدر این حرف را دوست دارم. بشخصه دریافتهام که علامتهای سؤال و نقاط مبهم و تاریک راهنماهای بهتری هستند برای […]
هر وقت اسم بهداشت و سلامت روان به میان میآید گمان میکنیم پای یک اختلال یا مشکل جدی مربوط به روان و ذهن در میان است. اما بهداشت روان فراتر از این حرفهاست. بهداشت روان چیست؟ بهداشت روان یعنی اینکه […]
خیلی وقتها ترس و تردیدی که گریبان گیرمان میشود و فلجمان میکند از عزتنفس پایین سرچشمه میگیرد. عزتنفس از دو بخش عمده تشکیل شده: احساس کارآمدی و احساس ارزشمندی.پاسخ سؤال «آیا از پس انجام این کار برمیآیم؟» اعتماد بنفسمان را […]
همین اول کار بگویم که این پست ناقص است و نیاز دارد که به مرور تکمیل بشود و بهدلیل کمطاقتیام و ترس از سرد شدن تنور شور و اشتیاق، دست به نوشتن و انتشار بردم. در ضمن سپاس ویژه از […]
چند روز پیش در گشتوگذاری اینترنتی رسیدم به یک ویدئوی کوتاه. فکر کنم زمانش کمتر از یک دقیقه بود و تنها بازیگر آن یک خرس قهوهای بود. از همانهایی که بهشان میگویند گریزلی و مرا یاد انیمیشن خرسهای کله فندقی […]
آخرین نظرهایی که گرفتم