تعلیق فقط تعیب و گریز نیست
تعلیق یعنی فاصله انداختن میان پرسش و پاسخ. سؤالی در ذهن مخاطب میکاری و پاسخش را به تعویق میاندازی. پس لزومی ندارد برای ایجاد تعلیق حتما داستان ما ترسناک یا جنایی باشد. یا اتفاق خاصی در آن رخ بدهد. بریدۀ […]
تعلیق یعنی فاصله انداختن میان پرسش و پاسخ. سؤالی در ذهن مخاطب میکاری و پاسخش را به تعویق میاندازی. پس لزومی ندارد برای ایجاد تعلیق حتما داستان ما ترسناک یا جنایی باشد. یا اتفاق خاصی در آن رخ بدهد. بریدۀ […]
معیار خوبِ «که چه؟»وقتی صحنهای را خواندید، از خود بپرسید: خب، که چه؟ آیا این صحنه لازم است؟ بعد صحنههای قبل و بعد از آن را بخوانید و دوباره از خود بپرسید واقعاً این صحنه اهمیتی دارد؟ آیا برای اتفاقی […]
بیشتر ما خیال میکنیم که ایدههای خوب در اثر همیاری و موافق آراء بهدست میآید. اینکه مخالفتی نداشته باشیم و اجازه بدهیم آرامش در گروه جریان داشته باشد. اما خلاقیت مثل یک آتش کوچک است که برای روشن کردنش به […]
کلیشه یک تصویر و الگوی تفکر قالبی است. یکجور تعمیم دادن. یک الگوی حاضر و آماده به عنوان گزینۀ پیش فرض. پس من میتوانم به کمکش خیلی چیزها را پیش بینی کنم. میتوانم کنترل اوضاع را دست بگیرم و یک […]
کتاب را برداشتم و نگاهی به فهرستش انداختم. یکی از تیترها چشمم را گرفت: «بیشتر مردم از جا زدن میترسند» متن کوتاهش را خواندم: متوسط بودن آسانتر از مواجهه با واقعیت و جا زدن است.جا زدن دشوار است. مستلزم آن […]
آداب انتقاد کوچک و بزرگ ندارد. خیلی وقتها برای به کرسی نشاندن حرفمان و یا تذکر دادن دست به تخریب میزنیم. شاید بهنظر برسد که شرمگین کردن دیگران راه خوبی برای بهراه آوردن و تنبیه باشد، اما هیچ وقت بهدرستی […]
قبول کنیم یا نه بخش زیادی از فرایندهای شناختی ما به شکل ناخودآگاه رخ میدهند. شاید حالا از آنها آگاه نباشیم اما آنها تأثیر خودشان را میگذارند. فرقی نمیکند که پدر و مادر باشیم، معلم باشیم یا در هر مقام […]
مشغول ورق زدن کتاب «زندگی تابآورانه» نوشتۀ «برنه براون» بودم تا با فضای کلی کتاب آشنا شوم که بریدۀ زیر چشمم را گرفت و مجابم کرد چند صفحهای از کتاب را بخوانم: بیشتر ما از اینکه ارتباطمان با نزدیکانمان قطع […]
بعضی وقتها فراموش میکنم که آگاهی خشک و خالی دردی را دوا نمیکند و مثل یک سنجاب فقط بلوطِ آگاهی انبار میکنم! اینقدر اطلاعات اضافی جمع میکنم که حیران میمانم باهاشن چه کنم؟ بعد کمکم ناامید میشوم که آگاهی هیچ […]
چند روزی است که کتاب روانشناسی عزتنفس نوشتهٔ ناتانیل براندن را مزمزه میکنم. جملات زیر بخشهای موردعلاقه من از ۷ فصل ابتدایی کتاب است: مانعی بر سر سعادت عاشقانه، از این هراس بزرگتر نیست که، کسی خود را شایستۀ عشق […]
آخرین نظرهایی که گرفتم