جن خانگی، الهام و الیزابت گیلبرت!
2 روز پیش خیلی ناگهانی یادم افتاد که یک مشت سخنرانی تد دیده نشده دارم، کار خاصی هم برای انجام دادن نبود پس نشستم و سخنرانی پشت سخنرانی دیدم. سخنرانی الیزابت گیلبرت میانشان چیز عجیبی بود. آن قدری عجیب که […]
2 روز پیش خیلی ناگهانی یادم افتاد که یک مشت سخنرانی تد دیده نشده دارم، کار خاصی هم برای انجام دادن نبود پس نشستم و سخنرانی پشت سخنرانی دیدم. سخنرانی الیزابت گیلبرت میانشان چیز عجیبی بود. آن قدری عجیب که […]
بارها شنیدهایم که زندگی حقیقی بزرگترین منبع الهام برای نوشتن داستان است. آیا همین که تمام وقایع را شرح بدهیم کافی است؟ هرچه که به واقع رخ داده و آن را از سر گذراندهایم؟ پس تکلیف ایدههای غیرمعمول چه میشود؟ […]
فرقی نمیکند قرار است از چه بنویسی، یا در کجای مسیر نوشتن هستی. بالاخره برخی روزها چاه ایدههایت خشک میشود و دستت خالی میماند. در ادامه با لیستی از ایدههایی برای صید ایده مواجه میشوید که به مرور تکمیل میشود. […]
همانطور که زانوهایم را بغل گرفتهام و خیره شدهام به کتابهایی که باید هرچه زودتر تمام کنم و برگههایی که خیال پر شدن ندارند، زیر لب از ذهن خالی از ایدهام گلایه میکنم. ولی ایده چیست؟ اصل و ریشهاش کجاست؟ […]
بعضی وقتها افکارم آنقدر درهم و برهماند که نمیدانم نوشتن را از کجا شروع کنم. فرقی نمیکند متن موردنظر داستان است یا چیزی جز آن. بههرحال ما باید از یکجایی شروع کنیم. گاهی هم البته هیچ ایدۀ مشخصی نداریم و […]
برای خلق یک داستان قبل از هرچیز نیاز است که حادثهای رخ بدهد. علت وقوع و سرانجام این حادثه است که قصه را برای مخاطب مهم میکند. اگر شخصیت اصلی ما هدفی نداشته باشد، مشکلی پیش رویش نباشد که نیازمند […]
دو هفته است که در تلاشم صبح تا قبل از ساعت یازده، سایت را بهروز کنم. سختی خودش را دارد اما در عوض باقی روز ذهنم آزادتر است. تنها مشکلی که هنوز پابرجاست در نوشتن پیشنویس است. من از یک […]
ایده در یک لحظه به ذهن خطور میکند و اگر دیر بجنبی همراه مولکولهای هوا جابجا میشود و از دسترس دور. بعضی ایدهها را اگر همان لحظه پر و بال ندهی پشیمان میشوی و بعضیهشان هم نیاز دارند تا خیس […]
چند روز پیش در طی بهروز کردن وبلاگ این عنوان به ذهنم رسید و از بابت همچو اسمی که یکهو به ذهنم رسید حسابی کیفور شدم. سعی کردم متنی برای این دکمه بدوزم و امیدوارم به کارتان بیاید: نوشته را […]
اگر تجربه مراقبه کردن را داشته باشید شما هم با من هم عقیده خواهید بود که مراقبه قلب متلاطم آدم را آرام میکند. باعث میشود ذهن کمی نفس بکشد و دور شود از تنشها. وقتی که ذهنمان مثل یک انباری […]
آخرین نظرهایی که گرفتم