کشتن مرغ مینا
حدود دو هفتۀ پیش بود که خوانش کتاب «کشتن مرغ مقلد» از «هارپر لی» تمام شد و تصمیم گرفتم درموردش چیزکی بنویسم. در یادداشتهای سردستی روزانهام چیزهای پراکندهای نوشته بودم اما فرصت نکردم مرتبشان کنم. حالا هم که دیر نشده! […]
حدود دو هفتۀ پیش بود که خوانش کتاب «کشتن مرغ مقلد» از «هارپر لی» تمام شد و تصمیم گرفتم درموردش چیزکی بنویسم. در یادداشتهای سردستی روزانهام چیزهای پراکندهای نوشته بودم اما فرصت نکردم مرتبشان کنم. حالا هم که دیر نشده! […]
سرنخ در داستانهای معمایی و جنایی کاربرد زیادی دارد. درواقع سرنخ نشانه و اشارهای است که مخاطب و کاراکتر اصلی، کارآگاه داستان یا هرکس دیگری که میخواهد از این ماجرا سر در بیاورد را راهنمایی میکند. اگر جانی (یا هر […]
داستان معمایی یکی از ژانرهای ادبی است که میتواند با هر نوع از داستان و پیرنگی ترکیب بشود. یکی از این ترکیبها زیرژانر معمایی-جنایی است. پیرنگی که حول محور کشف هویت عامل یک جنایت میگردد. تقریبا در تمام زیرژانرهای جنایی، […]
دیروز ظهر درست وقتی که خستگی تنم را پر کرده بود تصمیم گرفتم بهجای خوابیدن یک فیلم ببینم. 3 فیلم در گالریم باقی مانده بود. از بین آنها قرعه به نام «دختری در قطار» افتاد. کتابش را حدود 4 سال […]
(این مطلب به مرور کامل میشود) روز اول مطالعه (13/5/1401) به گمانم یک ماه پیش بود که با یک سؤال عجیب روبهرو شدم: «میخوای در ماه تازه چه کارهایی انجام ندی؟» انجام ندهم؟ مگر همیشه حرف از کارهایی که باید […]
1.نگاهی به تخته سیاه بالای قفسۀ کتابها میاندازم. قرار بود برنامۀ تولیدمحتوای هفتۀ پیشم باشد. اما نشد. مرتب پیش نرفت. عقب ماندم. برنامۀ چندان سنگینی نبود فقط قدری تمرکز میخواست و نشستن و فقط نوشتن، که من نداشتم. موقع نوشتن […]
آخرین نظرهایی که گرفتم