
10 اشتباه دیالوگ نویسی از نظر رابرت مککی
1. تکرار
یک ریتم بارها و بارها با کلمات یکسانی بیان شوند.
2. تکثر
دیالوگ تشکیل یافته از کلمات کلیشهای در یک صحنۀ کلیشهای.
3. زبان خنثی کاراکتر
استفاده از دیالوگهای پرکاربردی که هرکسی میتواند در شرایط مشابه آن را بیان کند.
4. خودنمایی
نویسندگان از صنایع ادبی استفاده میکنند که معمولاً همراه با خودنمایی هنری است. بهعبارت دیگر نویسنده سخت تلاش میکند تا یک هنرمند بهنظر برسد.
5. گفتوگوی کسل کننده
استفاده از زبانی بیروح، قدیمی، چندسیلابی و مصنوعی. همان زبانی که معمولاً پوشش پتانسیل فکری است.
6. زیادهگویی
کلمات سنگین، انگیزۀ سطحی، کشمکش سطحی و ناسزا، معمولاً بهعنوان پوششی برای انگیزههای ضعیف استفاده میشوند. و یا حتی به اشتباه بهکار میروند.
7. تصویر زمینۀ گویا
یک گفتوگوی یکنواخت و کسل کننده، مانند «سلام… چهطوری؟… اوه! من خوبم!… تو چهطوری؟… بچهها چهطورن؟…» همۀ این نوع از گفتوگوهایی که بهگمان نویسندگان صحنه را طبیعی نشان میدهند.
8. توضیحات اجباری
یعنی یک کاراکتر با تقاضایش کاراکتر دیگر را به ستوه میآورد درحالیکه هردوی آنها نسبتبه آن واقف هستند. بنابراین خواننده یا مخاطب میتواند متوجه آن بشود و حقایقی را میفهمد که باید بداند.
9. ساختار معیوب
صحنههایی که خیلی بد شکل گرفته باشند.
10. دیالوگ صریح و واضح
نگارش صریح و واضح یعنی جملات کلی که اشارهای به مفاهیم عمیق ندارد و بهطور دقیق و کامل بیان میکند که کاراکتر به چه چیزی فکر میکند و چه احساسی دارد.
(این مطلب به مرور تکمیل میشود)