ژانر جنایی فقط درمورد کشتن نیست

حدود 7-8 ماه پیش بود که اولین برخورد جدی‌ام با ژانر جنایی شکل گرفت. درست همان وقتی که متوجه شدم تمام ذهنیتم درمود این ژانر، اشتباه و ناقص بوده. من از آن دست نوجوانانی بودم که از فیلم و داستان‌های معمایی و کارآگاهی و پلیسی خوشش می‌آمد و صفحۀ حوادث و مصاحبۀ با مجرمان را دنبال می‌کرد. هرچند که به مرور این علاقه و سلیقۀ غریب را ترک کردم تا بیشتر شبیه هم‌سن‌هایم باشم. و بعد آنقدر از این دسته از ادبیات فاصله گرفتم که عملاً دیگر اشتیاقی باقی نماند. تا همان حدود 7-8 ماه پیش. و گروه نمایشنامه‌خوانی.

در آن گروه نمایشنامه‌خوانی من مجبور شدم برای اولین بار در عمرم یک اثر را با دقت بخوانم و برای تحلیلش فسفر بسوزانم. اولین نمایشنامه‌ای که خواندیم «یک ماجرای خیلی خیلی سیاه» بود از «مارتین مک‌دونا». و همان جا بود که فهمیدم چقدر دلم برای جرم و جنایت تنگ شده! فهمیدم کمدی سیاه چیست و یادم آمد که چقدر عاشق سردرآوردن از نظام فکری قانون شکنان هستم و روان‌شناسی جرم و کلی عوامل مربوطۀ دیگر.

بعد از خوانش دو سه اثر دیگر، رسیدیم به «خرده جنایات زن و شوهری». و آن‌جا بود که جرقۀ اصلیِ اصلی زده شد. وقتی هرکسی داشت نظرش را درمورد ژانر آن اثر می‌‎گفت، من گفتم که جنایی است و درکمال تعجب گفتند که نه! از همان وقت بود که من خواستار 2 چیز شدم: اول اینکه بفهمم اصلاً ژانر چیست و دوم اینکه ژانر جنایی دقیقاً کدام است؟

البته تا آمدم کار را شروع کنم قدری طول کشید. اما بالاخره شروعش کردم. حالا می‌دانم که ژانر یک دسته‌بندی اغلب سینمایی است برای آثار. بیشتر هم توسط مخاطبان شکل می‌گیرد. اما هرکدام یک سری عوامل مشخص دارد که باز هم توسط مخاطبانش شناسایی می‌شود.

ژانرها با هم ترکیب می‌شوند و گونه‌ها و زیرگونه‌های مختلفی می‌سازند. اما هیچ مرز مشخص و قاطعی میانشان وجود ندارد. پس می‌تواند میان نظر افراد و سایت‌ها و کتابفروشی‌ها تفاوت وجود داشته باشد. یک کسی فلان فیلم را می‌گنجاند در ژانر وحشت و دیگری مدعی می‌شود که این متعلق به دستۀ ثریلر است نه وحشت.

نکتۀ دیگری که فهمیدم این بود که به خاطر همان ویژگی بالا، یک عالم زیرگونه وجود دارد و می‌توان عناصر مختلفی از گونه‌ها و زیرگونه‌های مختلف را با هم ترکیب کرد و طرحی نو درانداخت.

و اما برویم سراغ عنوان این یادداشت. فکر کنم 4-5 ماه پیش بود که یک ویدیوی کوتاه از تدریس اقای مهمام میقانی را درمورد جنایی نویسی، دیدم. ایشان می‌گفتند که ترجمۀ رمان جنایی، اساساً سوءتفاهم است! (رمان جنایی قرار بوده ترجمۀ crime fiction باشد) می‌گفت که در این نوع از داستان، بحث فقط بحث کشتن نیست. قرار نیست حتما یک کسی کشته بشود. بلکه داستان قرار است بر محوریت جرم باشد. پس این جرم می‌تواند خیانت، دزدی، دروغ و هر جرم دیگری باشد. اما آیا هر داستانی که در آن جرمی رخ داد، رمان جرم (یا همان جنایی خودمان) است؟ پاسخ «خیر» است. نکتۀ مهم در این نوع داستان این است که یک فردی بخواهد عدالت را برقرار کند. پس باید از پس یک حادثۀ مجرمانه، فردی (می‌تواند کارآگاه، پلیس یا هرکس دیگری باشد) به‌دنبال برقراری عدالت باشد.

پس ژانر جنایی خیلی گسترده‌تر از داستان سادۀ قاتل و مقتول و است. و تازه! هر داستان قاتل و مقتولی را هم نمی‌شود در این دسته گنجاند.

4 نظرات در مورد “ژانر جنایی فقط درمورد کشتن نیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *