نوشتن

چرک نویسها
تقلا کردن برای نوشتن را دوست دارم. خصوصاً آن وقتی را که ذهنم خالی و خسته میشود. وقتی که متوسل به هزاران ترفند میشوی تا فقط نوشته باشی. به دور از کیفیت و صلاحیت. نوشتههای بدم را ذخیره میکنم. هیچ نوشتهای را پاره نمیکنم و سطل گوشه اتاق با هر آشغالی پر میشود به غیر از نوشتههای بدرد نخورم. همه را انبار میکنم. چه کاغذیها را چه این دیجیتالیها را. همه را نگه میدارم و چند وقت یکبار بهشان سر میزنم. گاهی زمان نوشتهای پخته تحویلم میدهد و گاهی ایدهای که سر ذوقم میآورد. خیلی وقتها خیلی متنها یا داستانها را پرت کردم گوشه پوشهها و فراموششان کردم و بعدِ چندین وقت و ماه به هنگام مرور ذوق کردهام به خاطرش. یا با کمی ویرایش و پیراش رسیده به متنی دلخواه که آن زمان گمان نمیکردم بشود.
گاهی میان چرک نویس های بدرد نخور، در و گوهری پنهان شده.
سلام
موافقم. همین چرکنویسایی که خوار آید، یک روز به کار آید.:)
دقیقاً
گاهی میان چرکنویسهای به درد نخور، چیزهای به درد بخوری پیدا میشود.
🙂