
پشتوانۀ پشتکار
برای موفقیّت در هرکاری نیاز به مداومت در آن کار داریم و این مداومت از پشتکار حاصل میشود. پشتکار یعنی اینکه پای کار بمانی و با یک جور لجاجت و سرسختی مثل کنه بچسبی به کار. اما این پشتکار به یکسری همراهان دیگر هم محتاج است. در واقع این همراهان هستند که در ایجاد و تقویت پشتکار نقشی اساسی دارند:
تعهّد
تعهد از همان عهد بستن میآید. تو قول میدهی که فلان کار را انجام بدهی یا انجام ندهی. حتی گاهی از فرد تعهّد نامه میگیرند تا هر گاه منکرش شد یک سند و مدرکی در کار باشد. برای اینکه پشتکارتان را تقویت کنید، نوشتن یک تعهدنامه حسابی کار راه انداز است. با خودتان یا حتی شخصی دیگر عهد ببندید که فلان اهداف را دنبال کنید. این مکتوب کردن حالت جدیتری به کار میدهد و باعث میشود ذهنمان چندان سرسری از این موضوع نگذرد. در کنار نوشتن این تعهّدنامه، مرور کردنش هم مهم است. خوب است که آخر هر هفته و ماه و سال، این تعهّدنامه را مرور کنیم. این کار هم به تقویت پشتکارمان کمک میکند هم باعث میشود یادمان نرود که قرار بود چه کنیم و از کجا به کجا برسیم.
مسئولیت پذیری
زمانی که چیزی برای ما از اهمیت ویژهای برخوردار باشد نسبت به آن چیز احساس مسئولیت میکنیم. پس اگر هدفمان چندان برایمان اهمیتی نداشته باشد، داشتن پشتکار برای تحمل سختیها هم به سمت صفر میل میکند. به نظر من مسئولیت پذیری ارتباط تنگانگی با منبع کنترل درونی دارد. زمانی که تو باور داشته باشی که میتوانی در امور و حوادث دخالتی داشته باشی و درصدی از پیشامدها تحت کنترلت هستند، احساس مسئولیت پذیری در تو زنده خواهد شد. طبعاً اگر احساس کنی که هیچ کنترلی روی زندگی و وقایع آن نداری و همه چیز از کنترل تو خارج است احساس مسئولیت هم بیمعنی میشود.
منبع انگیزه درونی
انگیزه نیرویی است که به رفتار ما جهت میدهد و باعث میشود دست به اقدام بزنیم. حالا اگر این انرژی قرار باشد از محیط اطراف و آدمهای دیگر تامین شود ، یعنی منبع انگیزهمان بیرونی باشد، کار سخت خواهد شد. همیشه که همه آدمها نمیتوانند کار و زندگیشان را ول کنند و بچسبند به ما و بهمان انگیزه بدهند. گاهی اوقات حتی کسانی پیدا میشوند که راهبهراه ته دلمان را خالی میکنند و اگر منبع انگیزهمان بیرونی باشد در این شرایط وا میدهیم. ولی زمانی که منبع انگیزهات درونی باشد و تو بتوانی انرژی مورد نیاز برای برانگیخته ماندن را خودت به شخصه تامین کنی، موتور عمل گراییات هم روشن میماند و در پیاش پشتکار میآید. اینکه منبع کنترلت درونی باشد روی درونی شدن منبع انگیزه هم تاثیر گذار ست.
صبر
همه ما میدانیم که صبر خوب است. البته شاید هم خیلیها گمان کنند که یک چیز بیهوده است. بعضیها صبورند در عین عجول بودن. مادر خود من مثل میگمیگ میماند. پدرم هم همینطور است. همیشه جا میمانیم و آنها دور شدهاند و بیست قدم جلوتر منتظر ما ایستادهاند. گاهی باید عملاً پا به پایشان بدویم. غذا درست کردن مادرم هم به سرعت نور است. من از چهار ساعت قبل میروم توی آشپرخانه و او تازه یک ساعت قبل شروع میکند به فکر کردن که چه بپزد. همیشه گِله میکند که خیلی کندم. اما با اینحال صبورتر از مادرم ندیدهام. پدرم هم صبر و تحمل نسبتاً خوبی دارد. بالاخره همین که سی سال با پسر بچههای دوره ابتدایی سر و کله زده نشانگر این صبر و بردباری اوست.
خواستم این را بگویم که انگاری چندین نوع صبر داریم. به هر حال صبور بودن به پشتکار خیلی کمک میکند. پشتکار در طول زمان است که معنا میدهد، پس برای اینکه بتوانیم در کاری پشتکار داشته باشیم و به نتایج خوبی برسیم باید صبر و تحملِ گذرِ کندِ زمان را نیز داشته باشیم. صبری از نوع انتظار.
خودسنجی
خودسنجی همان محاسبه کردن نفس است. اینکه خودمان را بازخواست کنیم و ببینیم تا به حال چه کردهایم.
این خودسنجی چه فایدهای دارد؟ باعث میشود که یک ارزیابی صورت بدهیم تا بفهمیم دقیقاً کجای کاریم. اگر از مسیر اصلی فاصله گرفته بودیم و به اهداف مورد نظر نرسیده بودیم باید به خودمان یک فرصت جدید بدهیم. سرزنش کردن خود و زانوی غم بغل گرفتن و سرکوفت و مقایسه هیچ دردی را دوا نمیکند. تنها راهش این است که اهدافتان را و عهدتان را مرور کنید و کار را از سر بگیرید.
خوب است که برای خودمان یک جریمهای هم در نظر بگیریم. خصوصاً محرومیت از چیزی که حسابی برایمان ارزشمند باشد. این جریمه و محرومیت خودش به عنوان یک زنگ هشدار عمل میکند و جلوی سستیهای احتمالی بعدی را میگیرد.
بهترین زمانها برای خودسنجی، آخر هرشب، آخر هر هفته و آخر سال است.
مطلب پیشنهادی:
چگونه کمتر تیپ A باشیم | راه کارهایی برای بالا بردن حوصله و تحمّل
سلام
نهایتا امید و مثبت اندیشی به فرجام کار هم می تونه سریعتر ما رو به سرمنزل مقصود برسونه.
صد البته. اصلاً امید میتونه بهترین محرک بشه.