هدف

همیشه قرار نیست به مقصد برسیم. گاه هدفی می‌شود بهانه‌ای که ما چند صباحی خودمان را به ریسمان زندگی بیاوزیم، سقوط نکنیم و فرصت داشته باشیم برای جمع و جور کردن خودمان، برای چشم گشودن و بهتر دیدن اطراف. بعضی وقت‌ها بعضی هدف‌ها فقط می‌آیند و هستند تا ما به زندگی برگردیم. گاه کنار گذاشتن هدفی برایمان سخت می‌شود. فقط چون دیگران انتظار دارند ما تا تهش را برویم. بعضی وقت‌ها بعضی هدف‌ها جلو چشممان را می‌گیرند و نمی‌گذارند به هدف‌های دیگر چندان فکر کنیم. بعضی هدف‌ها قوی‌اند و جایگاه خودشان را حفظ می‌کنند و نمی‌توانی به آسانی از شرشان خلاص شوی. بعضی هدف‌ها ضعیف و نحیف‌اند و زود تق‌شان در می‌رود. هدف‌ها گوناگونند و هر کدام شاید شامل چندین و چند خصوصیت بشود. تصمیم‌گیری در مورد اینکه کدام هدف را کنار بگذاریم و کدام را دو دستی بچسبیم، سخت است و زمان‌بر. البته شاید گاهی هم آسان باشد و بی‌تردید. در زمانۀ ما باید سریع تصمیم گرفت. باید در طرفة‌العینی انتخابت را بکنی. در زمانۀ ما زمان بی‌محابا می‌گذرد و اگر زود نجنبی دیر می‌شود. در زمانۀ ما تصمیم‌گیری خصوصاً در کارهای مهم معمولاً تحت فشار محدودیت زمان است. در زمانۀ ما گزینه‌ها زیادند و حق انتخاب کم. گزینه‌ها جور‌به‌جورند و زمان برای انتخاب در مضیقه است. در این زمانه انگاری که ما اسیر تنوع آزادی‌هایمان شده‌ایم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *