من شوخی نمی‌کردم!

می‌گفت: «آشپز دست خداست! می‌تواند معجزه کند. شفا بدهد، التیام ببخشد، به یاد بیاورد و حتی بمیراند.»

او بارها و بارها اعتراف کرده بود. اما همیشه این حرف‌ها را طوری تمام می‌کرد که همه آن را به حساب شوخی می‌گذاشتند. یک سخنرانی پرشور. پس او برای سال‌هایی طولانی، به کشتن آدم‌ها ادامه داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *