فقط یک گزینه را انتخاب کن
قرار نبود توی تاریکی بنشینم اینجا تا چیزی بنویسم. این ساعت باید هفت پادشاه را خواب میدیدم. اما دلم نمیخواست بخوابم. دوست داشتم بنشینم اینجا و چیزی بنویسم. حتی باوجود اینکه چیزی برای نوشتن نداشتم.
اما کسی چه میداند؟ اصلاً همین خودش یک بهانه است برای نوشتن. نیست؟
اینکه چیزی برای نوشتن ندارم.
همیشه که قرار نیست ایدۀ خاصی داشته باشیم.
دوست دارم از تجربۀ این چند روزم بگویم. این بیش از یک هفتهای که از سر گذراندم. در این مدت خیلی از برنامههایم را حذف کردم. سخت بود اما بار اضافی بودند. یک تغییر اساسی هم در لیست مطالعاتیام دادم، چند برنامه را به بعد از عید و سال جدید حواله کردم تا مجبور نشوم در این دو ماه باقی مانده هول هولکی سروتهشان را هم بیاورم و یک تجدیدنظر اساسی را درمورد اهداف و اولویتهایم لحاظ کردم.
راستش قدری سخت است. حالا که دیگر چیز چندانی برای فکر کردن و حرص خوردن وجود ندارد. حالا که برنامهام مثل آدمیزاد جلو میرود و تمام و کمال میتوانم هر روز را بگذرانم، حالا که وقت اضافه دارم تا قدری بیکاری را مزمزه کنم، کلافه و گاه بیتاب میشوم. آن وقتها آنقدری ذهن خودم را پُر میکردم که وقت فکر کردن به خیلی چیزها را نداشتم. ذهنم زیر فشار له میشد و مدام کلافه بودم که چطور این برنامه را جمع کنم؟ پایبندی به آن برنامۀ طویل و عریض بیشتر روزها سخت بود.
فکر کنم برای دوری از کمالگرایی باید انتخاب کنیم. وگرنه تنها چیزی که میماند خستگی و اهمالکاری و ترس نرسیدن است.
انتخاب یک گزینه سخت است. از کجا معلوم که گزینۀ دیگر بهتر نباشد؟ نمیخواهیم چیزی را از دست بدهیم یا بعد پشیمان بشویم. اما حقیقت این است که تا زمانی که بین دو یا چند گزینه معلق بمانیم و تمرکز چندانی روی هیچ کدام نداشته باشیم و مدام به هرکدام سرکی بکشیم، هیچکدامشان درست پیش نمیرود. یا اگر هم پیش برود زیر فشارش چیزی ازمان باقی نمیماند.
متوجه شدهام که برای رهایی از سرگردانی فقط باید یک گزینه را انتخاب کنم. پس لیستی نوشتم از کارهایی که باید رهایشان کنم. بین خودمان بماند… خیلی بلندبالا شد! حالا شاید چندین کار را انجام ندهم و مدرکی برای اثبات پرکاری و فعال بودنم نداشته باشم، اما عوضش یک ذهنِ قدری آرامتر دارم که بهتر میتواند تمرکز کند و دادههایش را هضم کند.
اگر شما هم احساس سرگردانی میکنید که کدام راه و هدف را پیش ببرید و یا زیر پراکندگی برنامهتان گم شدهاید، پیشنها میکنم که یک لیست بنویسید با 2 ستون. ستون اول اهذاف و یا کارهایی که میخواهید انجام بدهید و ستون دوم برای کارها و اهدافی که نمیخواهید انجام بدهید. نوشتن این لیست به من کمک کرد. شاید به شما هم کمک کند.
برای بهتر به نتیجه رسیدن میتوانید دلیل هم بیاورید. که چرا بیخیال این کار میشوم و یا دنبال آن هدف خواهم رفت؟