فشار روانی
وقتی یک تعارض برای مدتی طولانی حل نشده باقی بماند غالباً باعث تنش هیجانی مزمن میشود، که به عنوان فشار (استرس) از آن یاد میشود.
هانس سلیه که او را پدر تحقیقات در زمینه فشار روانی میدانند، فشار روانی را این گونه تعریف میکند: فشار روانی یعنی مجموعه واکنشهای غیراختصاصی جاندار در مقابل هر نوع تقاضای سازگاری از آن.
پس زمانی که محرکهای خارجی تغییر کنند، بدن ما هم در پاسخ به این محرکها و برای سازگاری با محیط، واکنش نشان میدهد.
فشارزاهای روانی
علتهای فیزیکی، محیطی و اجتماعیِ حالت استرس یا فشار روانی را استرسور یا محرک تنش زا میگویند.
دانشجویی را تصور کنید که قرار است مطلبی را در کلاس ارائه بدهد. هر چه به زمان ارائه نزدیکتر میشود میزان استرسی که تجربه میکند هم بیشتر میشود. ممکن است در حین ارائه مطالب دچار تپش قلب بشود، عرق کند، دهانش خشک شود و…
استرسور یا تنشزای روانی در این حالت میتواند یک کدام از عوامل زیر باشد:
انتقاد درونی فرد نسبت به خود، حالتهای گوناگون چهرۀ افراد حاضر، واکنشهای استاد، نگاههای حضار و…
وقتی که فشار روانی به وسیله محرک تنشزا ایجاد شد، میتواند به پاسخهای مختلفی منجر شود. از طرفی میتواند به پاسخهای فیزیکی مختلفی منجر شود، مثل تپش قلب، بالا رفتن فشار خون، عرق کردن، تغییر دمای بدن، و از طرف دیگر میتواند منجر به پاسخهای روانی مثل اضطراب، ناامیدی، افسردگی، بیقراری و یک احساس عمومی ناتوانی از سازگاری با جهان شود.
عوامل تنشزا محرکهایی را نشان میدهد که هنگام ارائه آنها احتیاج به چند شکل از سازگاری و تطابق وجود دارد و در واقع آنها عواملی هستند که یک سری پاسخهای جسمی یا روانی یا رفتاری ایجاد میکنند؛ مانند تهوع، عصبانیت و خستگی که افراد هنگام مواجه با عوامل فشارزا از خود نشان میدهند.
فشار روانی هم میتواند به دلیل محرکهای فیزیکی خارجی مثل گرما، سرما، صدای بلند، شلوغی، و مشکلاتی که در روابط بین فردی وجود دارد ایجاد شود و هم به وسیله محرکهای درونی مثل گیرندههای داخلی درد یا شناختهایی که شامل افکار و احساسات است.
فشارهای روانی مفید و زیانبار
مفید بودن یا زیانبار بودن فشار روانی برای همه و برای یک فرد در تمامی حالات یکسان نیست، زیرا متغیرهای فردی و محیطی میتوانند در ادراک فرد از یک موقعیت یا رویداد دخالت کنند و آن موقعیت یا پدیده را به منشاء یک فشار روانی مفید یا غیر مفید تبدیل کند.
دو نکته را باید در مورد فشارزاها مد نظر قرار بدهیم:
یکی اینکه فشارزاهای مثبت به اندازۀ محرکهای تنشزای منفی میتوانند باعث ایجاد پاسخ فشارزا شوند. یعنی فشارزاها فقط منفی نیستند و به یک واقعه از آن جهت نتیجه منفی به همراه دارد استرسور گفته نمیشود، بلکه وقایع مثبت هم ممکن است به اندازۀ واقعۀ منفی احتیاج به سازگاری و تطابق داشته باشند و هیجانات همراه آنها میتواند مکانیسم عصبی_هورمونی را برای ایجاد پاسخ فشار روانی فعال کنند.
و مورد بعدی این است که تنشزاها بیشتر جنبه فردی و شخصی دارند؛ یعنی همه محرکهای فشارزا در تمام افراد نمیتوانند پاسخ استرسی یکسان ایجاد کنند.
البته با وجود اینکه تنشزاها مختص افرادند ولی تحقیقات نشان دادهاند که فشارزاهایی وجود دارند که جنبه عمومی و کلی دارند.
پس در مجموع میتوان گفت که فشار روانی در اثر سازگاری با محیط بوجود میآید. مثلاً زمانی که ورزش میکنیم بدن ما در پاسخ به تغییر ایجاد شده واکنش نشان میدهد.
البته ورزش یک تنشزای مثبت است که باعث اثر بخشی سیستم قلبی_عروقی میشود.
لازم به ذکر است که فشار روانی از هر نوع آن ، مثبت یا منفی، خوشایند یا ناخوشایند، همیشه همراه ما خواهد بود و ما همیشه درمعرض انواع فشارزاهای روانی قرار داریم. پس وجود فشار روانی برای بقا و زندگی ضروری است.
منبع مورد استفاده: کتاب بهداشت روانی نوشته دکتر محمد علی احمدوند
لطفا در مورد راههای کاهش اثرات اضطراب هم صحبت کنید. چون من وقتی مضطرب میشم کلا فراموشی میگیرم و بدیهی ترین کارها هم از ذهنم میپرن
ممنون از نظرتون:) در پست های بعدی حتما به راه های رفع فشار روانی میپردازم.
[…] پست قبلی در مورد فشار روانی گفتیم. برای کنترل فشار روانی، در ابتدا باید بدانیم که […]
[…] پست های قبلی به فشار روانی و انواع فشار روانی پرداختیم. در این پست به منابع لازم […]
[…] طی روز های گذشته، در مورد فشار روانی و راه هایی برای کنترل آن صحبت […]
[…] سخت در پیش است، یا یک مصاحبه مهم داری در این حالات تو فشار روانی را تجربه میکنی که همان استرس خودمان […]