معرفی کتاب
صداهای درهم

صداهای درهم

به‌گمانم اولین باری که با نام «جویس کارول اوتس» برخورد کردمهمین چند ماه پیش بود. نامش را در لیست مسترکلاس‌ها دیدم و نمی‌دانم چرا مجذوبش شدم. سرچی کردم. متوجه شدم که دست به قلمش خوب است و داستان کوتاه و بلند و نمایشنامه و شعر نوشته.

مسترکلاس‌هایش را دیدم. تا زمانی که به جلسۀ آخر برسم، هیچ کدام از داستان‌هایش را نخوانده بودم. جز یکی. که همان را هم خودش خواند! البته تنها بخشی‌اش را. این را گفتم که بگویم، به‌خاطر اسم و رسم پای درسش ننشستم. من مجذوب نگاهش به نوشتن شدم. و شجاعتی که داشت. در یکی از جلسه‌هایش گفت که سال‌ها پیش منتقدی در نقد یکی از داستان‌هایش به او توصیه کرده که این مسائل جنجال برانگیز را رها کند و برود سراغ ایده‌های دیگر. ایده‌هایی که لطیف‌تر باشند و زنانه‌تر!

جویس کارل اوتس از پلیدی و سیاهی و تباهی می‌نویسد. او داستان‌های جنایی می‌نویسد. اما نه از آن‌هایی که پای پلیس و کارآگاه را وسط می‌کشد. حادثۀ جنایی هدف او نیست، بلکه وسیلۀ اوست. او از متجاوزان، قاتلان، سواستفاده‌گران و قربانی‌ها می‌نویسد.

وقتی به جلسۀ آخر مستر کلاس رسیدم، سه تا از کتاب های ترجمه شده‌اش را خریدم. تا به‌حال هم دوتایشان را خوانده‌ام. یکی «جانورها» و دیگری «صداهای درهم».

صداهای درهم یک نمایشنامۀ کوتاه است. تنها دو کاراکتر دارد. یک زوج پا به سن گذاشته و صدای مصاحبه‌گری که خارج از صحنه است. نمایشنامه درست مانند نامش درهم است!

صدای مصاحبه‌گر سؤال‌هایی می‌پرسد از اوضاع اجتماعی. زوج ما هم جواب‌های نصفه و نیمه‌ای می‌دهند. به مرور سؤال‌ها کشیده می‌شوند به قتلی که در شهرشان رخ داده. در محله‌شان، در خانه شان و توسط پسرشان.

زوج ما معتقدند که پسرشان هیچ ارتباطی با این واقعه ندارد. همه چیز پاپوش است. آن‌ها مطمئنند. پسرشان قسم خورده.

مصاحبه‌گر با سؤال‌هایی درهم و آن‌ها با پاسخ‌هایی درهم‌تر! به ما یک نمای تکان دهنده می‌دهند. تصویر یک پسر جوان جامعه‌ستیز و پدر و مادری که سرسختانه می‌خواهند از او محافطت کنند.

با وجود درهم بودن ظاهری فضا، سرنخ‌ها به ترتیب ردیف می‌شوند و داستان با ریتمی که مدام تندتر می‌شود اطلاعات بیشتری در اختیار خواننده می‌گذارد و بدون جانبداری خاصی تصویری تام و تمام از قاتل ارائه می‌دهد.

یک طرف مصاحبه‌گر را داریم که با بی‌رحمی تمام مدارک و شواهد و یافته‌ها را ردیف می‌کند و در طرف دیگر پدر و مادری که مقاومت می‌کنند و از دید خودشان وجهۀ مثبت پسر عزیزشان را نمایش می‌دهند.

شما می‌توانید میخکوب شواهد بشوید و یا لعنت بفرستید به ذات پلید قاتل! یا اینکه مبهوت تقلای آن پدر و مادر بشوید. آخرین تصویری که در ذهنم مانده این است که آن پدر و مادر خودشان به همه چیز آگاه بودند و آخر کار هم فهمیدند که این مقاومت کردن‌ها بی‌فایده است و باید رهایش کنند. این آگاهی برایم تکان دهنده بود. آیا ما هم آگاهانه سر خودمان را شیره نمی‌مالیم؟! خیلی وقت‌ها با وجود اینکه از همه چیز آگاهیم، خودمان را می‌زنیم به آن راه تا باورمان نشود و قبول نکنیم. که باور کردن و پذیرفتن، یعنی پذیرفتن مسئولیت و عواقب تمام آنچه در پی خودش دارد.

صداهای درهم برای من یک نمایشنامۀ جمع و جور کوچک و دوست داشتنی بود.

بخشی از کتاب:

صدا: آیا ممکن است یا به‌عبارتِ دیگر در ارزیابی شما این احتمال وجود دارد، که قتلِ اِدیت کامینسکی چهارده‌ساله در فوریۀ سال 1990 با این رخوتِ اجتماعی که به آن اشاره کردید ارتباطی داشته باشد؟

فرانک: رِ..قْوَت؟

امیلی: آه، جوابش خیلی سخته. من می‌گم بله.

فرانک: هر کسی این کار رو کرده، اون…

امیلی: وحشتناکه، چه اتفاقایی داره می‌افته.

فرانک: فقط اگه پلیس مجرمِ اصلی رو دستگیر می‌کرد…

صدا: فرانک و امیلی گالیک آیا شما همچنان مصرّانه معتقدید که پسرِ بیست‌ودوسالۀ شما، کارل، در مرگِ ادیت کامینسکیِ چهارده‌ساله در دوازده فوریۀ 1990، بی‌گناه است؟

املی: آه بله.

فرانک: آه بله، این تنها چیزیه که ما بهش ایمان داریم.

امیلی: تو این دنیا.

هردو: خدا شاهده…

فرانک: بله.

امیلی: بله.

فرانک: تنها چیز.

نور کم می‌شود.

صداهای درهم / جویس کارول اوتس

مشخصات کتاب:

نام کتابک صداهای درهم

نویسنده: جویس کرول اوتس

مترجم: کتایون حسین‌زاده

نشر: نیلا، تهران

چاپ: دوم، 1396

قیمت: 15000 تومان

تعداد صفحات: 56

تهیۀ نسخۀ چاپی کتاب از ایران کتاب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *