شروع کارگاه ساخت و پرداخت کاراکتر
حدود یک سال پیش در یک کارگاه نویسندگی ثبتنام کردم، بخشی از این کارگاه به پرورش کاراکتر و ایدۀ داستانی گذشت. اما راستش چندان برای من راهگشا نبود. طبق دستورالعمل، برای کاراکترم اطلاعاتی در نظر گرفته بودم، چندین صفحه مونولوگ نوشته بودم، خاطره ساخته بودم، درمورد جهانبینیاش نوشته بودم. اما باز حین نوشتن متن داستان، کارم لنگ میزد. گاهی گیج میشدم که حالا کاراکتر باید دقیقا چه کند؟
همین چند ماه پیش هم شروع کردم به نوشتن یک طرح داستانی تازه. طرح آماده بود. کاراکترهای اصلی حرفهایشان را زده بودند، خیال میکردم همه چیز آماده است. اما باز هم به در بسته خوردم. سپیده رفتارش دوگانه بود و سعید نم پس نمیداد که چه چیزی در آن کلهاش میگذرد. یازده بخشی که نوشتم سراسر کُشتی گرفتن با سعید بود و بحث کردن با سپیده! سپیده رفتاری ضعفگونه داشت اما روحیهاش مقتدر بود. اینها همخوانی نداشت. قرار بود از ضعف به اقتدار برسد نه اینکه مثل چراغی چشمکزن مدام نوسان داشته باشد. حتی تمردش هم طبیعی نبود. و سعید رفتارش خشک و تصنعی بود. به ریشم میخندید و گولم میزد! هیچ کدامشان آن تصویری که باید، نبود.
حدود 2 سال پیش یک داستان نسبیتاً بلند نوشتم. تمامش آشکارا علائم یک اختلال روانی بود. زیادی واضح و مشخص. یک سال بعد ویرایشش کردم. اینبار کاراکترها را بیشتر شناختم، اما هنوز گنگ بودند. و حالا مشغول بازنویسی آن داستانم. اینبار دیگر نه مشکل داستان آن کارگاه پیش آمد و نه مشکل سعید و سپیده. چرا؟ چون حالا میدانستم کدام بخشهای کاراکتر را باید پیش از شروع بدانم. نه تنها درمورد کاراکتر اصلی، بلکه درمورد تمام اعضای خانوادهاش و هر شخص دیگری که در این داستان نقش پررنگی دارد.
چه چیزی در این راه به من کمک کرد؟
تصمیم گرفتم از دستهبندی شخصیتی انیاگرام استفاده کنم.
انیاگرام یک روش دستهبندی شخصیت است که افراد را به 9 دسته تقسیم میکند. میتوان از دستهبندیهای دیگری هم استفاده کرد اما مزیت بهکارگیری انیاگرام برای ساخت کاراکتر در این است که لازم نیست وارد سایتی شویم و پرسشنامهای بلند بالا پر کنیم و از روی تفسیرها نت برداری کنیم. فقط کافی است نکات کلیدی هر تیپ را بدانی. آن وقت دنیا گلستان میشود!
حالا من میدانم که عاطفه یک تیپ هنرمند است، مادرش موفقیتطلب، خواهرش بخشنده، پدرش صلح و صفا طلب و برادرش ناظر. این دستهبندی مرا راهنمایی میکند تا کشمکشهای درون فردی و بین فردی را تنظیم کنم. بتوانم هدف هر فرد را در صحنه پیشبینی کنم و عمل و کلامش را در همان راستا ترسیم کنم.
من و زینب بیشهای قصد داریم یک کارگاه برگزار کنیم. کار من این است که شما را با انیاگرام، ترسیم ابعاد روانشناختی کاراکتر و کشمکشها و اهدافش در صحنه آشنا کنم.
داستان نویسی یک مسیر طولانی، هیجانانگیز و پرچالش است. ساخت کاراکتر هم یکی از ایستگاههای مهم این مسیر. چه چیزی بهتر از اینکه با هم همراه شویم و با آگاهی بیشتری در این مسیر گام بگذاریم؟