تمرین نوشتن

شروع جذاب نویسنده را جذب میکند!
چند ساعت پیش بود که آن را پیام را دیدم. یک پیام تازه در کانال من+تو=مای خلاق. بیش از دو ماه از حضورم در این جمع میگذرد وحقیقتا باعث مسرت است. خلاصه محتوای پیام تازه این بود که شروع جذاب، نه تنها مخاطب را ادامۀ خوانش تشویق میکند، بلکه خودِ نویسنده را هم سرشوق میآورد تا بنویسد و بیشتر بنویسد. چند مثال زده بود و بعد خواسته بود که ما نیز چند شروع جذاب بنویسیم. شروعهایی که دلمان میخواهد ادامهشان بدهیم.
شروعهایم را این پایین برایتان مینویسم:
- ماجرا از وقتی شروع شد که بیهوا هوس کردم از خانه بزنم بیرون.
- آفتاب در وسط آسمان جوری میدرخشید که انگار میخواست تمام آن خونها را تبخیر و پاک کند.
- فقط کافی بود سرم را بیندازم پایین، یا اینکه یک کوچه جلوتر بپیچم داخل، آنوقت دیگر نمیشدم اولین و تنها شاهد.
- خیلی جدی مشغول تمیزکردن بود. دستمال خونی را خوب آب میکشید و از نو درز کاشیها را با دستمال نمدار پاک میکرد.
- تنها چیزی که فکرش را مشغول کرده بود بهدست آوردن آن پول بود. هیچ هم برایش مهم نبود که در این راه کسی را بکشد.
- اولین ضربه را من زدم. قبول دارم که ین کار را کردم. اما فقط یک ضربه بود. هیچکس با یک ضربه نمیمیرد. همه چیز تقصیر مهران بود. پرید وسط و کار را تمام کرد.
تو چه شروعهایی به ذهنت میرسد؟
زهرا بیت سیاح
0