
روشی برای مقابله با رکود پیشرفت
به نظر شما در چه صورتی است که در کاری ماهر و حرفهای میشویم؟ شاید بگویید تکرار و تکرار. تا همین چند وقت پیش فکر میکردم که همین کافی است. یک کار را آنقدر تکرار میکنی تا بالاخره مسلط بشوی. ولی اگر تکرار خشک و خالی کمک کننده بود نباید همهمان حداقل در یک کاری به نهایت مهارت میرسیدیم؟ خیلیها هر روز در حال رانندگی کردن، غذا پختن، تایپ کردن یا نوشتن هستند. ولی چند نفرشان در نهایت به عنوان یک شخص حرفهای حرفی برای گفتن خواهند داشت؟
مسئله اینجاست که ما فقط روی تقویت یک عامل تمرکز میکنیم و عوامل موثر دیگر را از یاد میبریم. یا بعد از مدتی که احساس کردیم چم و خم کار دستمان آمده در منطقه عملکردی خیمه میزنیم و بیخیال آموختن بیشتر میشویم و خیال برمان میدارد که هرچه آموختنی بوده را آموختهایم و تعلل بیش از این جایز نیست. شاید به خاطر عجول بودنمان است. فکر کنم بد نباشد یک نگاهی به کارنامه اعمالمان بیندازیم. تا به حال چند کار را نیمه رها کردیم؟ از ورزش تا آموزش زبان، از طراحی تا نواختن یک ساز. بعد از مدتی از آموزش خسته شدهایم و خواستار آن بودیم که به میدان عمل وارد شویم. ولی از آن جایی که چیزی برای عرضه نداشتیم پا پس کشیدیم و عقب نشینی کردیم.
هر کاری به یک سری زمینهها و پایهها نیازمند است. مثل درسهای پیش نیاز داری که تا آن را پاس نکنی حق انتخاب این را نداری. ما خیال میکنیم که مثلاً یک عکاس فقط باید بلد باشد با این دوربین کار کند و روی آن عکس روتوشی انجام بدهد. در مورد خیلی از کارها نظرمان همین است «این که کاری نداره.» و اصلاً در نظر نمیگیریم که برای رشد کردن در یک زمینه به آموختن و رشد کردن در زمینههای دیگری هم نیازمندیم.
یک نکته دیگر بررسی نقاط ضعف و قوت است. در کدام زمینهها باید تلاش بیشتری انجام بدهیم یا اصلاحاتی را اعمال کنیم؟ در کدام حوزههای مرتبط باید رشد کنیم؟ چه مهارتهای وابسته دیگری را باید بیاموزیم؟ این اساس تمرین سازمان یافته است. یک جور استراتژی است. مسیر را مشخص میکنی و هدفها را. وگرنه با صرفاً تکرار هر روزۀ یک مؤلفه به مهارت و استادی نمیرسیم.
یک سوال: هر کدام از ما در روز چقدر کارهایی را که در آنها قصد پیشرفت داریم بررسی میکنیم و نقاط ضعف و قوتش را مشخص میکنیم؟ بیایید دفعه بعدی به جای اینکه بگویید باید همکار خوب، فرزند خوب، دانش آموز نمونه، یا هرچیز در حد کمال دیگری بشوم، کمی رفتار و عملکردمان را در آن زمینه بررسی کنیم و بسنجیم.
جمعه گذشته حدود یک ساعتی را وقت گذاشتم و چند لیست ده تایی مختلف نوشتم. از نقاط ضعف درسی تا مهارتهایی که باید برای بهبود عملکردم در زمینه تولید محتوا و نوشتن به کار ببندم. نوشتن این لیستها و مخصوصاً نمرهدادن به نقاط ضعف و قوت باعث میشود آگاهانه بر رشد خودمان نظارت کنیم و به جای درجا زدن در سطحی که هستیم به سطوح بالاتری از مهارت و تخصص برسیم.
احسنت به قلم شیوای شما,[گل]
ممنون از نگاه شما:)
امروز وقتی وارد سایتت شدم تازه متوجه شدم چه سایت زیبا و پرباری داری. قلمتت هم به اندازهی سایتت پر مغز و تواناست.
در مورد این پست هم خیلی موافقم. تکرار بخش مهمی از کار است ولی همهی آنچه که ما برای موفقیت به آن نیاز داریم نیست.
ممنون از شما مهدیس جان. فعال بودن شما هم واسه من یه الگوست برای اینکه چراغ اینجارو روشن نگه دارم. خوش حالم که از مطالب خوشت اومده:)