رمان حادثه چیست؟
بعضی داستانها بیشتر از اینکه به پیرنک و کاراکترها توجه کنند، روی حوادث داستان تمرکز میکنند. هرچند که بعضیهایشان پیرنگ یا کاراکتر چندان قرص و محکمی ندارند و بعضیهایشان دارند. این دیگر بستگی به خودِ نویسنده دارد. پس رمان حادثه قرار است پر از حوادث مختلف باشد. و حادثه هم در داستان یعنی هر اتفاقی که میافتد. مثلا هواپیما سقوط میکند، کاراکتر ما گم میشود، آسیب میبیند، با یک حیوان وحشی میجنگد و این چیزها!
متن زیر بریدهای است از کتاب «رمان چیست؟» ترجمۀ «محسن سلیمانی» (این کتاب مجموعهای از چند مقاله از چند نویسندۀ مختلف است):
این اصطلاح به رمانی اطلاق میشود که وجه غالب آن عمل داستانی و (گاهی هم) حوادث بیارتباط با هم باشد. در این گونه رمانها «طرح» و«شخصیتپردازی» در درجۀ دوم اهمیت قرار دارد. علاوه بر این ساختمان طرح آنها سهلالهضم، ولی بیچفت و بست است و توجه اصلی آنها به جای آنکه متوجه «شخصیتپردازی» و «شک و تعلیق» باشد، بیشتر متوجه ارائۀ حوادث مهیج، دلچسب و اشتیاق برانگیز است. شاید رابینسون کروزوی دفو –درصورتی که آن را رمان بدانیم- مثال خوبی برای تشریح و توضیح بیشتر «رمان حادثه» باشد. حوادثی که در این رمان اتفاق میافتد، یعنی کشتیشکستگی، مواجهۀ «کروزو» با «فرایدی»، درگیری او با بومیها و غیره، برحسب توالی زمانی، پشت سر هم چیده شده است، ولی ارتباط زیادی با هم نمدارند، و هر حادثه با شک و انتظار قوی به حادثۀ بعدی گره نمیخورد. رمان سه تفنگدار دوما نیز رمان حادثه است، اگرچه طرح این رمان، بهتر از طرح رمان دفو است و بیشتر بسط داده شده است.