
درباره چیزهایی بنویس که نمیدانی
اگر شما هم دستی به قلم داشته باشید و گوشه چشمی به تولید محتوا، احتمالاً جملاتی با این مضمون شنیدهاید، که از چیزهایی بنویس که نمی دانی.
اوایل به نظرم حرف مسخرهای بود. یک عمر گفته بودند که اگر چیزی نمیدانی حرفی نزن و سکوت پیشه کن. حالا این میگوید از چیزی بگو که نمیدانی! آخر وقتی نمیدانم چه بگویم؟
جلوتر که آمدم خیلی زودتر از چیزی که گمان میکردم دانستههایم ته کشید و مجبور شدم بیشتر و جدیتر بخوانم و بیاموزم، و تازه آن وقت بود که فهمیدم مقصودش چه بوده.
منظورش این بود که دست روی نقطهای بگذار که برایت پر از سؤال است. چون احتمال اینکه دیگران هم چیز زیادی از آن ندانند بیشتر است و حرفت کمتر تکراری میشود. علاوه بر آن این بهانهای است برای بیشتر آموختن و توسعه دادن آگاهیات.
البته که از دانستههایمان هم باید استفاده کنیم. اصلاً وقتی ما چیزی را که آموختهایم عنوان میکنیم در حال استفاده از دانستههایمان هستیم دیگر!
در ضمن خلاقیت آنجاست که تو دو چیز را ترکیب کنی و طرحی نو دراندازی. یا اینکه تجربیات و دانستههای قبلیات را با آن ترکیب کنی. پیشنهادات و حرفهایی که مختص به توست را بگنجانی در میانش و یک حرف آشنا ولی جدید داشته باشی. آن وقت محتوای تو نوآورانه میشود.
پس بیشتر درباره چیزهایی بنویس که نمیدانی.
در ادامه بخوانید:
نفهمیدن شروع فهمیدن است | راهی برای تقویت پرسشگری + کلیشه شکنی
بنظرم نوشتن از نقطههای مبهم و سوالبرانگیز یک روش عالی برای توسعه شخصی و حرفهایه. من فکر میکنم تولید محتوا اگه اسیر دامهای بازاری شدن نشه واقعا میتونه در جهت پیشرفت به ما کمک کنه.
دقیقاً ناعمه جان. خیلی ممنون که به این جا سر زدی و با نظر خوبت متن رو کامل کردی:)
جالب بود.
عجیبه برام که چرا تا ب حال هیچوقت از این جهت بهش نگاه نکردم. همیشه به نفهمیدن و ندانستن توجه داشتم اما نه از این زاویه.
باید برم سراغش. قطعا دونستن سازوکار مغز از اون چیزهای دلچسبی هست که باید برم سراغش چون نمیدونم.
خوش حالم که براتون جالب بوده.
بله مطالعه درباره کارکرد مغز واقعا حیرت انگیز و جذابه.