دربارهٔ من
زهرا بیت سیاح
کارشناسی روان شناسی
داستاننویس
نویسندۀ آنلاین
پژوهشگر ادبیات جنایی
کتابهای چاپشده:

روایت اول
از همان اولش قرار بود پزشک بشوم. نمیدانم چرا چنین تصمیمی گرفتند اما هرچه بزرگتر شدم، انگار که مطمئنتر شدند از تصمیمشان. عاشق زیست بودم. دایرهالمعارف میخواندم و کتابها سیرم نمیکردند. اما چیزی که از چشمها پنهان میماند علاقهام به داستان بود.
از همان وقتی که مامان برای سرگرم کردن یا خواباندنم داستان سر هم میکرد، به نظرم داستان جادوی شگفتانگیزی بود. بعد من هم شروع کردم به خیال بافتن. برای تصاویر کتابها داستان میبافتم، در تنهایی خودم سناریو میچیدم و نمایش اجرا میکردم.
شاید به نظرتان این کارها طبیعی برسد؛ که هر بچهای از این کارها میکند. اما برای من چیزی ورای بازی و سرگرمی بود. این عادت با من ماند. حتی در نوجوانی. بچهها را جمع میکردم، کتاب داستانی برمیداشتم، نقشها را تقسیم میکردم و با قدری تغییر در داستان و دیالوگها، نمایش راه میانداختم. هم بازیگر بودم و هم بازیگردان.
عشقم به ادبیات نمایشی این طوری خودش را نشان داد. اما نوجوانی برای من سنگین بود. هرچه گذشت گوشهگیرتر و خجالتیتر شدم. میدانستم که میخواهم نویسنده بشوم. اما فقط گاهی برای بچههای کوچک داستان میبافتم. نه بیشتر.
دوران دبیرستان قدری فرق داشت. انگار که در آن سن آدم تغییراتی میکند. شاید هم دلیلش بیماری مامان بود. انگار که فهمیده بودم عمر آدم هیچ معلوم نیست. شاید میخواستم اثری از من باقی بماند، شاید هم میخواستم با نوشتن مرهمی برای زخمهای روح ترسانم پیدا کنم تا بتوانم از خواهرها و برادر قد و نیمقدم حمایت کنم؛ اگر برای مامان اتفاقی افتاد.
پس شروع کردم به نوشتن. هم یادداشت و هم داستانهای کوچک. دو سه سالی هم روی ایدۀ یک رمان کار کردم که تهش به هیچ جای مشخصی نرسید و در کشاکش کنکور از یادم رفت. بزرگترین دستاورد نوجوانیام نمایشنامهای بود که سال آخر دبیرستان نوشتم و با بچههای کلاس در مدرسه اجرایش کردیم. همان موفقیت کوچک انگیزهای شد که در دوران دانشجویی بیشتر و جدیتر از قبل بچسبم به نوشتن.
دانشجوی روانشناسی بودن رنگ و بوی نوشتن را برایم تغییر داد. فهمیده بودم که یادداشتنویسی میتواند چه قدرت عظیمی داشته باشد و سوژۀ داستانهایم آدمهایی شدند درگیر مشکلات روانشناختی.
روایت دوم
یکی از اولین رمانهایی که در اوایل نوجوانی خوانده بودم، رمانی جنایی بود. کش رفته از کتابخانۀ مامان. از همان وقت مجذوب جنایت شدم. وسواسگونه اخبار حوادث و جنایی را پیگیری میکردم و دنبال رمانهای جنایی بیشتری بودم.
یک دورهای مامان تحریمم کرد. حق هم داشت. تمام ذهنم شده بود جنایت! همین تحریم باعث شد که به گونههای دیگر ادبی روی بیاورم. بعدها از تحریم درآمدم و باز پیگیر داستانهای جنایی شدم؛ یا لااقل داستانی که رگهای از جنایت درش داشته باشد. اما دیگر تمام توجهم تنها محو جنایت نبود.
نمیدانم چرا، اما وقتی دانشجو شدم، به شکلی غریب هرچه جنایت بود دلم را زد. بهمرور حتی دیگر حال دیدن فیلمهای جنایی را هم نداشتم. این بار به داستانهای فانتزی و نوجوان روی آوردم. انگار که میترسیدم با دنیای آدم بزرگها روبهرو بشوم. اما تفکر جنایی دست از سرم برنداشت و همچنان در داستانهایم خودش را نشان میداد.
من نوشتم و بیشتر نوشتم. کتاب خواندم و تمرین کردم؛ و بعد وارد فضای وب شدم. فضای وب نمک گیرم کرد! صاحب وبلاگ شدم و ذوق کردم از این امکان که میتوانم نوشتههایم را جایی منتشر کنم. حس دخترکی که با هربار هوا کردن بادبادک، به اندازۀ بار اول ذوق مرگ میشود!
سال آخر دانشجوییم رسما و شدیدا به سراغ آثار جنایی بازگشتم. و این بار تصمیم گرفتم در همین خانه مأوا کنم. پس شروع کردم به تحقیق و مطالعه و نوشتن و تمرین کردن و امتحان کردن و آموزش دادن.
حالا باز هم تمام ذهنم پر از ایدههای جنایی است! اما حالا میدانم دلیل این همه علاقهام به جنایت و جرم از کجا نشأت میگیرد:
دلیلش یک «چرا»ی ساده است. میخواهم دلیل این نوع از رفتار را بشناسم. پژوهشهای سال آخر دانشجویی را هم در همین حوزه انجام دادم. مثل بررسی تاثیر ادبیات و سینما بر یادگیری اجتماعی و همین طور بررسی تاثیر هوش هیجانی بر رفتارهای جامعهستیزانه.
از اینجا
یک زمانی از اینکه پراکنده مینوشتم شرمگین بودم. اما حال خرسندم. به بایگانی و پوشهها نگاه میکنم و میبینم بیشتر مطالبی که نوشتهام، سنگبنای مسیرم را ساختهاند. نوشتن از سلامت روان و توسعۀ فردی باعث شد جنس بشر را بهتر بشناسم، از انگیزهها بهتر سردر بیاورم و بفهمم که چگونه ادراک انسانها در اثر خطای شناختی یا فشارهای روانی میتواند تغییر کند. که چطور آدمها میتوانند تاثیرهای متقابلی بر روی هم بگذارند.
اینجا آکادمی جنایی نویسی است. اینجا قرار نیست فقط نکات داستاننویسی بیاموزید. اینجا می توانید با روانشناسی بهتر و بیشتر آشنا بشوید، و در آیندهای نه چندان دور مطالبی در زمینۀ جرمشناسی، حقوق جزا و حتی پزشکی قانونی هم منتشر خواهد شد.
این سایت قرار است یک دایرهالمعارف کامل جنایینویسی باشد. از روانشناسی جنایی تا هرچیز مرتبط دیگری که در این راه به آن نیاز خواهید داشت.
رسانههای دیگر من: تلگرام (آکادمی جنایی نویسی)
آخرین نظرهایی که گرفتم