خودپذیری؛ من همانگونه که هستم
چندین بار این صفحه را باز کردهام و بستهام تا پست دیرهنگامم را منتشر کنم. اما دست و دلم به نوشتن نمیرود. انگاری که چیزی سنگینی کند روی دلم و نفسم را سنگین کرده باشد.
شاید اضطراب امتحانهای درهم تنیده است و یا شاید هم مشکل از لیست کارهای ناتمام است که مدام قد میکشد.
برای امروز قرار بود که بخشی جذاب از یک کتاب دوست داشتنی را بخوانم و آموختههایم را به اشتراک بگذارم. اما چند روز است که مدام خواندن آن را عقب میاندازم تا به امتحان و مقالههای دانشگاه و چند کار ریز و درشت دیگر برسم. احساس میکنم قلمم دارد دچار سوءهاضمه میشود و نزدیک است که دیگر فلج بشود و نوشتن سختتر بشود.
قرار بود از خودپذیری بنویسم. اینکه خودمان را بتوانیم همانطور که هستیم دوست بداریم. در پی بزک کردن و پنهان کردن خود حقیقیمان نباشیم. درست است که برای بقای زیست اجتماعیمان گاهی نیاز است که نقابی بر چهره زد اما مراعات کردن حال دیگران فرق دارد با سرکوب کردن مداوم خود و رقصیدن به ساز دیگران برای شاد نگه داشتن دلشان.
درست است که هرکسی رسالتی دارد در زندگیاش. اما اگر قرار باشد خودش را بهکل فراموش کند چگونه میتواند به دیگران کمک کند؟
بعضی وقتها بابت چیزهای کوچکی شرمنده میشویم. تصویر اندام لاغر مدلهای تبلیغی را میبینیم و بعد به ضرب و زور میخواهیم چند کیلو اضافه وزن خودمان را پنهان کنیم و هرباری که به وقت خرید چشممان به ویترین مغازهها میافتد غصه میخوریم و احساس شرم میکنیم که لباس تن او هیچ به تن ما نمیخورد.
بحث اضافه وزن فقط یک مثال بود. برنه براون در کتاب زندگی تاب آورانه مثالهای زیادی برای این دست از شرمها زده است.
انکار کردن خود یعنی نپذیرفتن مسئولیت در قبال خود. پس تعجبی ندارد که اظهار نظری هم نکنیم و در سایه بمانیم. وقتی که معقتد باشیم که بهکل آدم مقبولی نیستیم طبیعی است که برای نظرهای خودمن هم ارزشی قائل نشویم. یک آدم بیمصرف چه چیزی میتواند برای گفتن داشته باشد؟
این مسئله بهشدت میتواند روی خلاقیت هم تأثیر بگذارد. وقتی که نظرهایت را ارزشمند ندانی پس برای بیان کردنشان هم خطری را به جان نمیخری.
پذیرفتن خود انگاری یک توانایی خاص است که نیاز به توجه و تقویت دارد.
نمیگویم آدم خودخواهی باش که ضعفهای خودش را قبول نمیکند. اما ضعفها و قوتها را در کنارهم ببین و بپذیر. طبیعی است که ضعفها باید اصلاح بشوند و قوتها تقویت. اما لازمۀاش پذیرفتن خود است. تمام خودمان با هرچیزی که هست و نیست.