
خودآگاهی و هوش هیجانی
طبق تعریف دنیل گلمن، هوش هیجانی عبارت است از تواناییهایی از این قبیل که فرد در برابر ناملایمات ایستادگی کند و بتواند انگیزۀ خودش را حفظ کند، کامیابی را به تعویق بیندازد و در مقابل وسوسهها ایستادگی کند، حال و احوالات روحی خودش را تنظیم کند و نگذارد قدرت تفکرش خدشه دار شود و با دیگران همدلی کند.
دادهها نشان میدهند که هوش هیجانی گاهی حتی از هوشبهر هم مهمتر میشود. طبیعی هم هست. حالا تو یک نابغه تمام عیار باش، اما روانرنجور و ناتوان از ابراز کردن خود و نیز سست عنصر، کم نبودهاند نابغههایی با این احوالات که مهجور مانند یا طرد شدند. زمانی که تو عواطف و احساسات خودت را بشناسی بهتر میتوانی عواطف دیگران را هم شناسایی و درک کنی و در مقابلشان عکسالعمل مناسبی نشان بدهی.
مطالعاتی که در زمینه هوش هیجانی انجام شده نشان دهندۀ این است که افراد با هوش هیجانی بالا احساسات خود را مستقیماً بیان میکنند و از ابراز آن نمیترسند، علائم غیرکلامی را درک میکنند، وابسته نیستند و از روی ترس و نگرانی اقدام به کار نمیکنند. در اصل ویژگی چنین افرادی، ابتکار، درستی، تمرکز ذهن، آرام، مهربان، استقلال، قدردانی، توانایی برقراری ارتباط و همدلی است.
پایین بودن هوش هیجانی هم زمینه ساز مشکلات و اختلالات رفتاری میشود.
حالا برویم سراغ خودآگاهی. خودآگاهی یعنی در حال حاضر بودن. یعنی اینکه بتوانیم بر عواطف و افکاری که در لحظه در ما جاری میشوند یا تغییراتی که در آنها بوجود میآیند آگاه باشیم. خودآگاهی را به 4 مولفه میتوان تقسیم کرد: مشاهدهگری، توصیفگری، تمرکزگری و پذیرش بدون تعصب.
پس با این حساب میتوان گفت که خودآگاهی سنگ بنای هوش هیجانی است. توانایی نظارت بر احساسات در هر لحظه برای بدست آوردن بینش روانشناختی و ادراک خویشتن نقش تعیین کننده دارد. دراصل میتوان گفت فردی دارای قدرت کنترل احساسات خود است که بر حس خودآگاهی متکی است.
منبع: اعتیاد (سبب شناسی و درمان) نوشته ثریا اسلام دوست
مطالب پیشنهادی:
به نظر میرسه من باید روی هوش هیجانیم یکم کار کنم. بیشترین ضعفی که دارم در مقابل همین نوشتن و تولید محتواست. هر بار تصمیم میگیرم که فعلا بذارمش کنار و به اولویتهای دیگه زندگیم برسم و به موقعش به این بپردازم. و هربار نگاه میکنم میبینم دوباره شروعش کردم!:)
[…] خودآگاهی و هوش هیجانی […]
[…] خودآگاهی و هوش هیجانی […]