من و نوشتن
جمله به جمله

جمله به جمله

  1. تعریف شنیدن هم خوب است هم بد. خوبی‌اش این است که به آدم انگیزه می‌دهد و دلگرمی برای ادامه دادن و بدی‌اش این است که انتظار آدم را از خودش می‌برد بالا و یک سیخونکی هم می‌زند به کمال‌گرای درون تا از خواب خرگوشی بیدار شود.
  2. انتظارت که از خودت برود بالا دست و پایت بسته می‌شود. مدام فکر اینکه «آیا از قبلی بهترسده یا لااقل به همان اندازه خوب است؟» جلوی جریان نوشتن را می‌گیرد.
  3. بعضی وقت‌ها سنگین شدن برنامه، کارهای آدم را الک می‌کند. اگر کاری را با جان و دل دوست داشته باشی هر طور شده یک جایی برایش باز می‌کنی. اگر هم کاری را بتوانی راحت کنار بگذاری یعنی آن قدر هاهم برایت مهم نبوده.
  4. بعضی روزها نرم و روان می‌نویسم و مغزم زیر هجوم واژه ها به نفس نفس می‌افتد و ظرفیتش پر می‌شود، بعضی روزها هم سکوت رادیوی برقرار می‌َشود.
  5. روزهایی که چیز قابل عرضه‌ای در طول روز از نوشته‌هایم در نمی‌آید مجبور می‌شوم بروم سراغ نوشته های قدیمی‌ام و دستی به سر و گوششان بکشم.
  6. تقلا کردن برای نوشتن را دوست دارم. همین که دلسرد نمی‌شوم برای یک دنیا می‌ارزد. تا به حال پای هیچ کاری اینقدر استقامت نداشته‌ام. شاید آخر کار نویسنده خوبی شدم.

4 نظرات در مورد “جمله به جمله

    • نویسنده گراواتار (gravatar)

      سلام
      بله کمالگرایی گاهی ترمز آدم می‌شه و به جای انگیزه‌بخش بودن، استرس‌زا می‌شه.

    • نویسنده گراواتار (gravatar)

      دقیقا. من فروردین ماه روزانه چهار هزار کلمه مینوشتم و بعد که شرایط تغییر کرد و نمیتونستم رو همون مقدار ثابت بمونم داشتم دیوونه میشدم و دائما از خودم عیب‌جویی می‌کردم. اینکه بخوای همیشه عالی باشی واقعا توقع بیهوده و اعصاب‌خردکنی هست.

      • نویسنده گراواتار (gravatar)

        بله. آدم عصبی میشه و اضطرابش بیشتر میشه و همین مانع ادامه دادن و جلو بردن کار میشه و همون هم اضطراب رو مضاعف میکنه. در اصل تویه دور باطل گیر می افتیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *