توالی غم و شادی
یک لحظه چشمانت را ببند.
به بهترین لحظۀ عمرت فکر کن.
شادترین زمانی که تا به حال داشتهای.
یادت آمد؟ چه زمانی بود؟ چه خاطره ای بود؟
قبل و بعد آن خاطره را هم یک نگاهی بینداز.
میدانی؟ یک نکته ای وجود دارد. شادترین زمان ما گرفتار بین دو غم است. غم هم همینطور گرفتار دو شادی قبل و بعدش است.
انگاری که یک توالی داریم، یک الگوریتم، یک دنباله.
غم، شادی، غم شادی.
به یک چیز دیگر دقت کردهای که اگر آن اشکها نبود ، آن شادی آنقدرها هم معنا پیدا نمیکرد؟
به خاطر آن رنجی که کشیدیم، آن شادی بعدش، آن آسانی بعدش، همان، باعث شده از ته دل یک نفس آسوده بکشیم!
فرمولی که بر اساسش دنیا میچرخد، در عین پیچیدگی ساده است، و در عین سادگی پیچیده!
[…] توالی غم و شادی […]