تغییر کردن سخت است
تغییر دادن عادات سخت است؛ چون تلاش میخواهد، چون تغییر کردن سخت است.
اما تغییر ندادن و تغییر نکردن یعنی ماندن و چسبیدن به نقطه امن و امان همیشگی.
تغییر نکردن یعنی در همان حالی که هستی راکد بمانی.
عادت داری، پس آشناست، پس امن است.
تغییر کردن یعنی خارج شدن از جای همیشگی، یعنی خارج شدن از جان پناه عادات.
تغییر کردن یعنی پا را فراتر از حدود و عادات گذاشتن و آشنا شدن با ناشناختهها.
تغییر یعنی نو شدن، یعنی یک منِ جدید.
تغییر کردن یعنی به هم ریختن عادات و پیشبینیها.
«مگه قبلاً فلان نظر رو نداشتی؟»
«تو که اینطوری نبودی؟»
تغییر کردن یعنی روبرو شدن با بخش جدیدی که با دانستههای قبلی قابل پیشبینی نیست.
تغییر کردن یعنی بیگانگی ما با خودمان، دیگران با ما.
زهرا بیت سیاح
0