تعارض2

قبل از خواندن این پست توصیه می‌کنم که مطالب زیر را نیز بخوانید:

ناکامی

ناکامی2

ناکامی و پرخاشگری

تعارض

تعارض اجتنابی-گرایشی

موقعیت‌های مختلفی وجود دارد که دارای والانسهای مثبت و منفی است و برای فرد تعارض گرایشی_اجتنابی ایجاد می‌کند. در این گونه تعارض‌ها، موقعیت هم جنبه مثبت دارد هم منفی. فرد به دلیل جاذبه‌ها به موقعیت نزدیک می‌شود و زمانی که به آن نزدیک می‌شود، جاذبه منفی آن نیرومندتر می‌شود. اگر در نقطه‌ای در مسیر نزدیک شدن به هدف، جنبه‌های منفی آن هدف نیرومندتر از جاذبه‌ها باشند، شخص قبل از رسیدن به هدف متوقف می‌شود و به دلیل نرسیدن به هدف، ناکام می‌شود.

همانند تعارض‌های اجتنابی_اجتنابی، نوسان در تعارض‌های گرایشی_اجتنابی نیز رایج است. مردم در این تعارض‌ها به هدف نزدیک می‌شوند تا اینکه جاذبه منفی بسیار نیرومند می‌شود و سپس از آن بر می‌گردند. اما غالباً جاذبه منفی به آن اندازه دافع نیست که رفتار گرایشی را متوقف کند. در این قبیل موارد، مردم به هدف می‌رسند اما بسیار کندتر و با تردیدتر از زمانی که جاذبه منفی وجود نداشت و تا هنگامی که به هدف نرسیده‌اند ناکامی وجود دارد. شخص حتی پس از رسیدن به هدف، باز ممکن است به علت جاذبه منفی که با هدف همراه است احساس ناراحتی کند. خواه شخص با کند رسیدن به هدف یا با نرسیدن به هدف ناکام شود، واکنشهای هیجانی از قبیل ترس، خشم و نفرت معمولاً با تعارض‌های گرایشی_اجتنابی همراه می‌شوند.

مثال‌هایی برای این نوع از تعارض:

پسر بچه‌ای در حال بالا رفتن از درخت، در نیمۀ راه از ترس خطر سقوط و زخمی شدن، از رفتن باز می‌ماند.

مادری می‌خواهد به فرزندش اجازه بدهد که با دوستانش بیرون برود، ولی از خطرات احتمالی هراسان است.

تعارض‌های مشابه دیگری هم وجود دارند، مثل عدم توانایی فرد در تصمیم گیری نسبت به قبول شغلی خاص. ممکن است فرد نگران این باشد که نتواند از عهده آن شغل بربیاید.

در این موارد ممکن است فرد به حمایت «من» برخیزد و بدین طریق والانس منفی را کاهش دهد. یا از طریق مشورت گرفتن از دیگران، خود را برای پذیرش آن آماده کند.

شکل دیگری از این تعارض وجود دارد  که مخرب هم هست. در این نوع تعارض فرد هر دو گرایش مثبت و منفی را توامان نسبت به یک شخص دارد. مثلا فردی با وجود علاقه‌ای که به یکی از والدین خود دارد، به دلایلی همزمان از وی متنفر نیز باشد.

این نوع «تعارض عقلی» که به آن «دوسوگرایی» می‌گویند، اغلب در اثر فشار شدید به وجود می‌آید. از این رو زمانی که شخصی دچار چنین تعارض‌هایی می‌شود، نگرانی و اضطراب شدیدی را تجربه می‌کند.

تعارض‌های گرایشی_اجتنابی چندگانه

موقعیت‌هایی در زندگی وجود دارد که ممکن است جنبه‌های مطبوع و نامطبوع داشته باشد. مثلاً فرض کنید میان شرکت در امتحان ارشد یا ادامه ندادن آن مردد می‌مانید. از طرفی اگر قبول شوید و تحصیلتان را ادامه بدهید یک سری منافعی دارد و از طرفی اگر به جای اینکه وقت و انرژی بگذارید برای آن، بروید سراغ کار و کسب تجربه، احتمالاً سریع‌تر به هدفتان می‌رسید. دوست دارید که ارشد قبول شوید، ولی اگر نتوانید و در میان ظرفیت پذیرفته شده جایی نداشته باشید چه؟ اگر ادامه تحصیل ندهید و کاری هم گیرتان نیاید چه؟

در چنین موقعیت‌هایی آدم سرگردان می‌ماند که کدام راه را انتخاب کند و حتی گاهی گزینه‌های دیگری هم دور آدم را می‌گیرند. کار وقتی سخت می‌شود که امتیازات مثبت و منفی هر کدام با هم برابر باشد و نتوانید به راحتی یکی را بر دیگری ترجیح بدهید.

به این گونه تعارض‌ها، تعارض گرایشی_اجتنابی مضاعف (چندگانه) می‌گویند.

این جاذبه‌ها که مانع رسیدن به هدف هستند به صورت درونی در می‌آیند. این قبیل موانع درونی شده یا جاذبه‌های منفی درونی، معمولاً از ارزش‌های اجتماعی که شخص دریافت کرده است ناشی می‌شود. معمولاً موانع درونی شده همان ارزشهای اجتماعی هستند که وجدان را می‌سازند. ما برانگیخته می‌شویم تا کاری کنیم. اما این تمایل ممکن است با ارزش‌های درونی شده ما در این باره که چه چیزی «درست» و چه چیزی «نادرست» است مقابله کنند. معمولاً کنار آمدن با موانع درونی مشکل‌تر از موانع بیرونی است.

برای فرار از موانع بیرونی می‌توان راهی یافت، ولی فرار از موانع درونی دشوار است.

واکنش‌های هیجانی حاصل شده از این تعارض که موانع درونی در آن نقش بازی می‌کنند، ریشه بسیاری از مشکلات رفتاری‌اند.

یعنی به دلیل اینکه در یک موقعیت گرایشی_اجتنابی چندگانه با مانعی درونی قرار گرفته‌ایم، فشار روانی زیادی را متحمل می‌شویم که بر رفتارمان تاثیرات بارزی می‌گذارند.

نتایج تعارض‌های حل نشده

وقتی فرد در حالت تعارض قرار بگیرد و نتواند یکی از راه‌ها را انتخاب کند، به اختلالات رفتاری دچار می‌شود.

تعارض علاوه بر اختلال‌های رفتاری، عوارض روان_تنی نیز به همراه دارد. عوارض روان_تنی بیماری های جسمی هستند که در اثر عامل‌های روانی مخصوصاً در اثر اضطراب به وجود می‌آیند. در یک پژوهش از 75 بیماری که گرفتار زخم معده بودند 63 نفر آنها دارای اضطراب شدید بودند. قرار گرفتن به مدت طولانی در حالت تعارض و تحت اضطراب و فشار روانی بودن، آثار روانی ناگواری را در فرد ایجاد می‌کند.

منبع مورد استفاده: کتاب بهداشت روانی نوشته دکتر محمد علی احمدوند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *