تضادی هماهنگ بین کاراکترها

آشفتگی در داستان همان نقطه‌ای است که وقایع از ریل طبیعی خارج می‌شوند و باعث رخ دادن حوادث تازه‌ای می‌شود. این آشفتگی همان عدم تعادل و جرقۀ خلق داستان است. حالا شخصیت اصلی ما تلاش می‌کند تا آرامش و تعادل را برگرداند. و همین تلاش‌هاست که قصۀ ما ر شکل می‌دهد.

این آشفتگی «محصول ضدیت کاراکترهاست». برای اینکه این ضدیت بین کاراکترها خوب از آب دربیاید، ما به هماهنگی نیازمندیم. یعنی کاراکترها، اهداف و مقاصد و تلاش‌های متضادشان نه تنها به پیش‌روی داستان کمک کند بلکه به متعادل کردن هم کمک کنند. این شخصیت‌ها باید مکمل هم باشند. نه اینکه دقیقاً نقطه مقابل هم قرار داشته باشند اما در کنار هم و دیگر عناصر داستان مثل قطعات پازل در کنار هم جفت‌وجور شوند.

پس کاراکترهای ما قرار است ضد هم باشند. یک چیزی شبیه به همان نیروی خیر و شر. هرچند که لازم نیست یکی فرشته و دیگری شیطان باشد. اما لازم که مانع یکدیگر باشند.

زمانی که دو شخصیت متضاد را در موقعیتی مشترک قرار بدهیم، کشمکش و درگیری میان آن‌ها سوخت داستان را تأمین می‌کند. حالا لازم است که موقعیتی خلق کنیم که این دو تضاد مجبور شوند در کنار هم قرار بگیرند. و این در کنار هم بودن در نهایت به یک‌جور صلح و همکاری برسند.

بریدۀ زیر بخشی از کتاب «آناتومی ساختار درام» نوشتۀ «نصرالله قادری» است. از بخش «اجتماع ضدین» :

«درکنار هم بودن» به معنای سازش با یکدیگر نباید تلقی شود. زیرا در صورتی که سازش بوجود ایدف ستیز از میان خواهد رفت. بدون ستیز هم ما درام نخواهیم داشت. تضاد این دو پدیده باید چنان حاد باشد که هر دو طرف برای نابودی یکدیگر تلاش کنند و تا نابودی کامل یکی تحقق پیدا نکرده این تضاد نباید از بین برود. پس تضاد این دو پدیده، بدل به دشمنی با یکدیگر می‌شود. اما شرایط به‌گونه‌ای است که مقصود نهایی به تأخیر می‌افتد. این تأخیر باعث «ایجاد تعلیق» خواهد شد. درام‌نویس کهنه‌ کار چه بسیار که از این تأخیر بهره می‌برد. او این دو دشمن را در وضعیتی قرار می‌دهد که نه تنها مجبورند به طور موقت دست از تضاد بردارند. بلکه ناگزیر از این هستند که حتی جان دشمن خود را نیز حفظ کنند. اما اساس تضاد آن‌ها پابرجاست. فقط موقعیت اجازه حذف طرف مقابل را نمی‌دهد. یا حذف طرف مقابل منجر به حذف خود او هم می‌شود. عمق ضدیت بین دو کاراکتر هرچه عمیق‌تر باشد و زنجیرهایی که آن‌ها را به‌هم مرتبط می‌کند، هرچه محکم‌تر به هم پیوسته باشند، ستیز حاصل از آن قوی‌تر خواهد بود.