دیالوگ نویسی

کلام کاراکتر یکی از ابزارهایی است که میتواند درون او را برای مخاطب فاش کند. بخشی از این کلام ویژگیهای فردی و سبک کلام است. درواقع این شیوۀ خاص از کلام میتواند کاراکتر ما را از کاراکترهای دیگر متمایز کند.
البته این شیوۀ خاصِ کلام باید جزو خمیرمایۀ خودِ کاراکتر باشد و با نقش او در داستان سازگار. پس برای انتخاب این شیوه به یک دلیل خاص و مشخص نیاز داریم.
یکی از شیوههای خاص کلام لکنت است. لکنت زبان یک اختلال گفتاری است که میتواند ریشه در مشکلات روانی داشته باشد. مانند شوکی در دوران کودکی.
لکنت انواع مختلفی دارد (تعریف و انواع لکنت زبان) اما دو نوع شایع آن تکرار و مکث است.
تکرار: در این حالت فرد برای بیان کردن با مانع مواجه میشود. ممکن است برای بیان یک کلمه چندبار یک حرف را تکرار کند. ب ب ب بیرون.
مکث (Block): در این حالت فرد برای تلفظ و به زبان آورد یک حرف یا کلمه دچار ایست میشود. گیر میکند و نمیتواند آن را به زبان بیاورد.
این افراد برای برقراری ارتباط با مشکل روبهرو میشوند. ممکن است مخاطبشان کلافه بشود و ناخودآگاه بخواهد در تلفظ فوری و درست کلمات به او کمک کند. حتی ممکن است کلافه و عصبی بشود و پرخاش کند که چرا نمیتوانی حرفت را زود و درست بیان کنی؟!
البته باید در استفاده از لکنت به عنوان شیوهای خاص از کلام احتیاط کرد. نباید تمام صفحات و صحنهها پر بشود از تقلای کاراکتر برای بیان کلمات. در این صورت خواندن آن عذابآور میشود. تنها باید گهگداری به صورت پراکنده نشان بدهید و به مخاطب یادآوری کنید که این کاراکتر لکنت زبان دارد.
یادتان باشد که برای استفاده از شخصیتی که لکنت دارد، به دلیل خاص نیاز داریم. نباید فقط به خاطر اینکه یک تمایزی ایجاد کنید یا به نظرتان جالب میرسد سراغ چنین کاراکتری بروید. این لکنت باید با طرح داستان ارتباط محکمی داشته باشد و جزئی از بافت داستان باشد.
پست زیر همان مطالب بالاست، با قدری حذف و اضافه. در اسلاید آخرش هم یک برش کوتاه از فیلمی است که شخصی با لکنت زبان را تصویر میکند.