تاثیر متقابل ذهن و بدن
همان طور که حالات ذهنی حالات بدنی را تغییر میدهند، با حالات بدنی هم میتوان ذهن را گول زد تا حالات خودش را تغییر بدهد.
منظور این است که وقتی یک حالت ذهنی منجر به تغییر در حالت بدنیمان میشود، چرا حالات بدنی روی ذهن تاثیر نگذارند؟
تحقیقات نشان دادهاند که با تغییر دادن و عوض کردن مدلِ نشستن و راه رفتنمان، در اصل با تظاهر کردن، میتوانیم روی فرایندهای ذهنی و سیستم هورمونی بدنمان تاثیر بگذاریم.
زمانی که ما در حالت ترس و اضطراب به سر میبریم، ناخودآگاه بدنمان را کوچک میکنیم تا فضای کمتری را اشغال کنیم. بحث قلمرو و فضای شخصی است. این حتی در حیوانات هم دیده شده است. حیوانی که مغموم و ترسیده است خودش را جمع و جور میکنید. در این حالت ترشح هورمون کورتیزول زیاد میشود. کورتیزول از آن هورمونهایی است که در هنگام اضطراب ترشح میشود و زمانی که ما به مدت طولانی در معرض اضطراب باشیم و کورتیزول مدام و مدام توی خونمان بریزد، این کورتیزلهای زیادی تبدیل میشوند به چربی و باعث مشکل قلبی میشوند.
و بر عکس آن، زمانی که احساس قدرت میکنیم، دستهایمان را از بدنمان دور میکنیم و سینه را ستبر و فضای بیشتری را اشغال میکنیم.
در این حالت هورمون تستسترون بیشتر میشود. این هورمون باعث افزایش جرئت ورزی و ریسک پذیری میشود.
حرفهای آن بالا چه ربطی داشت به این چیزها؟ مسئله همین است. اینکه با دانستن این نکته میتوانیم ذهن خودمان را گول بزنیم!
فقط کافی است قبل از رفتن سر صحنه یا وارد شدن به اتاق مصاحبه، کمی دست و بالتان را باز کنید. انگاری که میخواهید کسی را در آغوش بگیریرد. دستهایتان را ببرید بالا. اگر روی صندلی هستید روی صندلی پهن شوید! احساس راحتی بکنید و بگذارید این احساس در تمام ذهن و بدنتان جریان پیدا بکند.
وقتی تظاهر به چیزی بکنی، ناخواسته روی ذهنت تاثیر میگذارد. برای همین است که میگویند خیلی مهم است که همنشین آدم چه کسی است. وقتی خودمان به این راحتی میتوانیم ذهن خودمان را گول بزنیم، مثلاً با ادعایِ به شجاع بودن، کارهایی خارج تواناییمان انجام بدهیم، پس تظاهر یا تلاش به همنوایی کردن با دیگران، چقدر میتواند تاثیر گذار باشد.
منبع مورد استفاده من برای نوشتن این متن، این ویدیو از اِمی کادی در سخنرانی TED است.
[…] تاثیر متقابل ذهن و بدن […]