
بهانهای دیگر برای نوشتن
حتماً شما هم شنیدهاید که شکر نعمت، نعمتت افزون کند. اما چقدر در زندگیمان شکرگزاری را به عمل در میآوریم؟ همه ما یک دل پر داریم برای ناله کردن و غر زدن. نمیخواهم بگویم مثبت بیندیش، اما واقعاً هیچ چیزی در روز حتی شده برای چند ثانیه، دلت را قرص نمیکند؟ لبخند به لبت نمیآورد؟ لازم نیست که چیز بزرگی باشد.
برای شکرگزاری به دلیل خاص و بزرگی نیازمند نیستیم. بابت هر اتفاق ریز و کوچکی هم میتوانیم شکرگزار باشیم و به خودمان افتخار کنیم. این تجلیل از قدمهای کوچک زمینهساز برداشتن قدمهای بزرگتر و محکمتر میشود.
یک هفته و نیم است که دفترچهای را به شکرگزاری اختصاص دادهام و هر شب قبل از اینکه یادداشت شبانهام را بنویسم، صفحات شکرگزاری را با 10 مورد پر میکنم. قبلتر از این گهگاه در همان یادداشت شبانه از خودم تجلیل میکردم، اما بیشتر وقتها فراموشم میشد. نه که توجه به نقاط ضعف مهم نباشد، اما اگر تمام حواست به آنها باشد و نقاط قوتت را در نظر نگیری، کمکم به این باور میرسی که یک موجود بیمصرفی.
حالا اما با اختصاص دادن دفترچهای به موفقیتهای ریز و درشت روزانهام و گاهی مرور کردنش، احساس میکنم قدرت بیشتری کسب کردهام. چون حالا میدانم نقاط قوتی دارم که میتوانم بهشان تکیه کنم و هر روزم را هم چندان بیهوده نمیگذرانم.
اصلاً با تکیه بر همین نقاط قوت است که میتوان نقاط ضعف را اصلاح کرد.
پیشنهاد میکنم لااقل برای یک هفته این کار را انجام بدهید. احتمالاً شما هم از تاثیرات آن شگفت زده خواهید شد.
تازه همین بهانهای است برای اینکه کمی بیشتر در طول روز بنویسیم.