
با این 4 پیشنهاد عادت نوشتن را تثبیت کن
اگر شیفتۀ نوشتن باشید و سودای نویسنده شدن را در سر میپرورانید به احتمال زیاد با یک سؤال بزرگ دست به گریبان شدهاید:
نوشتن را چگونه و از کجا شروع کنم؟
اولین و مهمترین نکتهای که باید از همین ابتدای مسیر به یاد داشته باشیم این است که نوشتن به هیچ بهانۀ خاص و عجیبی نیاز ندارد. نیازی نیست منتظر بمانیم تا الهام به سراغمان بیاید و جرقهزنان خودش را به خودآگاهمان برساند. قرار هم نیست که هر روز مشغول نوشتن یک شاهکار ادبی تازه باشیم. فقط قرار است کمی بنویسیم.
بهترین نقطۀ شروع برای نویسنده شدن، تثبیت عادت نوشتن است. و بهترین وسیله برای رسیدن به این هدف، یادداشتنویسی است. این یادداشتها میتوانند دربارۀ هرچیزی باشند. شرح روزی که پشت سر گذاشتید، برنامهریزی برای روزی که در پیش دارید، ناله کردن از دست زمانه و جفاهایش و یا تأملات فلسفیتان.
میتوانید برای هر یادداشت موضوعی انتخاب کنید، یا اینکه بیهدف فقط مشغول نوشتن بشوید. در ادامه با چند پیشنهاد برای یادداشتنویسی آشنا میشوید:
یادداشت شبانه
اولین عنوان پیشنهادی من یادداشت شبانه است. برای نوشتن این نوع از یادداشتها کافی است یک دفترچۀ کوچک کنار بگذارید. فقط کافی است زمانی که کارهای روزانه تمام میشود یا پیش از خواب، 2 الی 3 صفحه از این دفترچه را پر کنید.
محتوای این یادداشت هرچیزی میتواند باشد. از حال و هوایی که دارید، افکاری که در سرتان چرخ میزند، روزی که گذراندید، موفقیتهایتان یا حتی مشکلات و سؤالهایی که ذهنتان را مشغول کرده.
پس کافی است یک دفترچه بردارید و هرشب 2-3 صفحهاش را با آزادنویسی پر کنید.
صفحات صبحگاهی
ایدۀ این نوع از یادداشتنویسی را خانم «جولیا کمرون» مطرح کرده. برای نوشتن این دسته از یادداشتها باید هر روز صبح 3 صفحه بنویسید. و بهتر است که این کار را پیش از کارهای دیگرتان انجام بدهید.
البته که صبح هرکسی متفاوت است! مهم این است که بهمحض بیدار شدن از خواب و در همان حال گیج و خوابآلود بنویسیم.
نوشتن صفحات صبحگاهی کمک میکند قدری از فشارهای روز پیش دور شویم و ذهن برای شروع یک روز تازه آماده شود.
در این یادداشت هم هرچیزی میتوانید بنویسد. این فقط یک آزادنویسی است.
اگر تصمیم گرفتید که نوشتن صفحات صبحگاهی را شروع کنید توصیه میکنم که در این کار مداومت داشته باشید و هر روز انجامش بدهید. تا تأثیر بینظیرش را ببینید.
هزارکلمهها
خیلی از نویسندگان بزرگ میگویند که دستکم روزی هزار کلمه مینوشتند. این کار باعث میشده که دست و قلمشان گرم بماند و حتی اگر ایدهای برای نوشتن نداشتند از نوشتن دور نشوند. تازه خیلی وقتها میان همین آزادنویسیهاست که ایدههایی بکر و جذاب به ذهن آدمی میرسد.
شما هم میتوانید یک فایل ورد باز کنید و آنقدر بنویسید که شمارشگر به عدد 1000 برسد. اگر چندواژه بالا و پایین شد چندان وسواس به خرج ندهید. فقط قرار است بیتعلل و بدون فکر کردن هزارکلمه تایپ کنید.
هزارکلمهها به خاطر حجمی که دارند ما را مجبور میکنند که بیشتر بنویسیم و به هر طریقی که شد آن حجم را پر کنیم. توصیه میکنم برای جلوگیری از ایجاد وقفه یک زمان سنج کوک کنید و تا قبل از آنکه به صدا دربیاید نوشتن را تمام کنید.
طول زمان بستگی به سرعت تایپ شما دارد. میتوانید دو سه بار زمان را اندازه بگیرید تا ببینید در چه مدت زمان میتوانید هزارکلمه را تایپ کنید. با اینکار بهمرور سرعت تایپتان هم بالا میرود.
تولیدمحتوای روزانه
پیشنهاد بعدی من برای تثبیت عادت نوشتن و شروع مسیر نویسندگی، تولید روزانۀ محتواست. حالا این محتوا میتواند در وبلاگ، کانال یا هرصفحۀ شخصی دیگری منتشر بشود و در هر قالبی که دوست دارید.
میتواند یادداشت باشد، مقاله باشد، داستان باشد یا هرچیزی که دوست داشتید!
مهم این است که به این پیشنهاد به عنوان یک چالش نگاه کنید. با خودتان قرار بگذارید که هر روز یک پست منتشر کنید. این کار تمرینی است برای انتشار و سنجش قلم. گهگدار چیزی منتشر کردن چندان سخت نیست. اما اینکه هر روز بخواهی چیزی نو منتشر کنی بعد از مدتی به یک چالش تبدیل میشود و همین باعث میشود کمی خلاقانهتر به اطراف نگاه کنیم تا به ایدهای نو برسیم.
درضمن زمانی که ما فقط برای دل خودمان بنویسیم و در هفت سوراخ قایم میکنیم اتفاق خاصی نمیافتد. ایدههایی به ذهنمان میرسد و معلوم نیست چه زمانی آنها را گسترش بدهیم. اما با تولید محتوا به ایدههایتان اجازه دیده شدن و رشد کردن میدهید.
بهعلاوه متوجه ضعفهایتان میشوید و تلاش بیشتری برای آموختن میکنید تا حرفهای نو و تازهای برای گفتن داشته باشید.
با پایبندی به تولید روزانۀ محتوا به مرور میتوانید رسانه و برند شخصی خودتان را بسازید. اگر میخواهید در حوزۀ نوشتن شناخته بشوید بالاخره باید از یک جایی شروع کنید!
بهترین نقطه برای شروع هر نوع نوشتهای آزادنویسی. در آزادنویسی هیچ چهارچوبی وجود ندارد. شما هرچیزی که بخواهید را به هر صورتی که دوست دارید میتوانید بنویسید.
آزادنویسی ترس ما را برای نوشتن کم میکند. چون میآموزیم مهمترین کار تنها، شروع کردن و نوشتن است. یاد میگیریم به ایرادگیر درونمان چندان توجه نکنیم. به ایدههای مسخره اجازۀ بروز بدهیم و آزادانه فکر کنیم و بنویسیم.
یادتان باشد که همیشه فرصت برای بازنویسی و اصلاح بسیار است. اصلا تمام نوشتن به بازنویسی و اصلاح است!
چرا آزادنویسی مهم است؟
پس آزادنویسی جریان نوشتن را روان نگه میدارد. ما هروقت و هرجایی میتوانیم کمی آزادنویسی کنیم و قلممان را ورز دهیم.
آزادنویسی به ما این امکان را میدهد تا با ترس کمتری نوشتن را آغاز کنیم. همیشه که قرار نیست صفر تا صد مسیر در ذهنمان نقش بندد و بعد دست به قلم شویم. تمام لذت کار به این است که در طی نوشتن به نکات جدید برسی و در لحظه تصمیم بگیری که کلمۀ بعدی چه باشد.
در همین آزادانه نوشتنهاست که آدم فرصت پیدا میکند کمی بیشتر با خودش آشنا شود. به احوالات خودش دقیقتر فکر کند و بتواند ریشۀ مشکلاتش را بیابد و به راهحلهای احتمالی فکر کند.
آزادنویسی ذهنمان را از نشخوارها و افکار بیهودهای که ذهنمان را اشغال کردهاند پاک میکند تا کمی فشار وارده به ذهن کمتر شود و بتوانیم شفافتر ببینیم و بیندیشیم. بعد از آن است که ذهنمان فضا و نیروی کافی برای تولید آثار ادبی را خواهد داشت.