
این کار سخت امّا مهم
از آخرین باری که دستی به سر و گوش مطالب قدیمی کشیده بودم خیلی میگذشت. چندین بار سعی کردم که یک برنامهای بچینم و یک بازبینی انجام بدهم اما راستش تنبلی و هزار و یک بهانهی دیگر مانع میشدند. با خودم میگفتم چه فایدهای دارد که مطالب چند ماه پیش را بهروز کنم؟ چه کسی میخواندشان؟ اصلاً حالا چه فرقی میکند؟ همین جوری خوب است دیگر. ولی بالأخره به این تنبل درون غلبه کردم و چندتایی از متنهای قدیمی را ویرایش کردم. در همان حین چند ایده برای نوشتن به ذهنم رسید، چند جمله دیگر به ذهنم رسید برای تکمیلشان و نیز برای متنهای دیگر. یعنی با خواندن آن متن به ایدهای رسیدم برای ادامه دادن یک متن دیگر.
واقعاً نمیدانم چرا از برخی کارها که چندان هم سخت نیستند اینقدر طفره میرویم؟ البته همین که آمدم سراغ به روز کردن این مطالب حاصل یک طفره رفتن بود. میخواستم درس بخوانم که چک کردن ایمیلهای جدید وسوسهام کرد و رسیدم به ویرایش آن چند متن. سعی میکنم به جای بزرگ کردن کار و ساختن یک هیولای پوشالی روزی یکی دوتا از متنهای قدیمی را به روز کنم.
نمیدانم این ویرایشها از نظر فنّی دقیقاً چه تأثیراتی دارند امّا اگر وقت و بیوقتی کسی رفت سراغ مطالب قدیمی لااقل کمتر اذیت بشود، گناه نکرده که من آن زمان نکات فنّی ویرایش را درست نمیدانستم و برخی از متنها کلی غلط تایپی دارند. برای ارتقا دادن کارمان باید گهگدار نگاهی به پشت سرمان بیندازیم تا ببینیم از کجا آمدهایم و به کجا رسیدهایم. احساس میکردم که لحن محبوبم را گم کردهام. فکر کنم در این بازبینی پیدایش کرده باشم.
این کار سخت است و حسابی آه تنبل درونمان را به آسمان میرساند ولی متنهایی بهتر برای مخاطبان آیندهمان میسازد. پس احتمال جذب مخاطب را افزایش میدهد. این هم پیشنهادی برای وسوسه کردن تنبل درون.
دقیقا، ترس پوشالیایه.
منم چند وقتیه که میخوام بازنویسی پستهای قدیمی رو شروع کنم اما هنوز انجام ندادم.
میخوام تعداد پستها به مقدار معینی که رسید پست گذاشتن رو احتمالا کم کنم و بازنویسی رو انجام بدم. شاید هم روش دیگهای اما به روز کردن مطالب خیلی خوب و مفیده.
این رند شدن بهونه است:) بهتره از همین امروز شروع کنین. برین سراغ یکی از دسته بندیاتون و اولین پستی که به چشمتون خورد رو بازبینی کنید. شروع کردنش سخته ولی تا وقتی هم که منتظر زمان مناسب باشین فکر نکنم خودش از راه برسه.