اگر غُر نزنم چه کنم؟
«زندگی بشدت یکنواخت می‌شود اگر چیزی برای غر زدن وجود نداشته باشد.»
دبلیو.اس.گیلبرت
غُر زدن بخش جدایی ناپذیر ما آدم‌هاست. هرجا کم می‌آوریم، خسته می‌شویم، کارها خوب پیش نمی‌رود یا هرچیز دیگر، به غر زدن پناه می‌بریم و به خیال خودمان از این راه تخلیه می‌شویم. با غر زدن فقط انرژی‌مان تحلیل می‌رود و با قرقره کردن مداومِ حال بدمان و اوضاع نکبت، در یک چرخه‌ای گرفتار می‌شوی و بجای پیش رفتن سرجایت گیر می‌کنی.
غر زدن بیشتر شبیه به خودزنی است. از یک چیزی دلمان پر است و عذابمان می‌دهد و ما بجای اینکه درست درباره‌اش حرف بزنیم خودمان را به در و دیوار می‌زنیم. سخن دربارۀ غر زدن را بیش از این طولانی نمی‌کنم که تو خود خوبتر می‌دانی که چیست!
برای پیشگیری از غر زدن کارهای مختلفی می‌توان انجام داد اما مهمترین کار ابراز کردن خود است. زمانی که اصل حرفت را نزنی و اوضاع همچنان بد پیش برود ما هم همچنان غر می‌زنیم. گاهی هم البته مشکل در بیان کردن نیست و مشکل از این است که بقدری توجه‌مان معطوف نقاط تیره شده که چیز دیگری نمی‌توانیم ببینیم.
از این به بعد هرگاه خواستی غر بزنی، چه بیرونی چه درونی، به خودت یک ایست بده. همانجا بزن روی ترمز و صبر کن. از خودت بپرس این قرقره کردن چه دردی را دوا می‌کند؟ آیا راه بهتری وجود ندارد؟ و چه بهتر که درموردش بنویسی. اما اگر حالش را نداشتی همان فکر کردن هم خوب است. کمی از خودت بیرون بیا و از نو به موضوع نگاه کن. نوشتن موفقیت‌های روزانه، یادداشت‌های شبانه، مراقبه و تمرین خودآگاهی و حتی درددل کردن کمک کننده است. به خودمان اجازه برون ریزی بدهیم، البته از راه صحیح، تا بتوانیم از نو به موقعیت و مسئله نگاه کنیم.
سلام
روش خوبی رو معرفی کردید
گاهی اوقات دست خود آدم نیست
انگار صد سال فریاد درون من جمع شده و منتظر یک جرقه هستم
همش میگم درست میشه ، درست میشه
اما هیچ کس نیست که از من برای کار های خوبی که انجام دادم تشکر کنه
انگار وظیفه من هست
اما فقط منتظر یک اشتباه هستند تا بکوبند در سرمان
به قول معروف : ” نظر به کار مفیدم نمی نماید کس … هزار دیده نگهبان یک خطای من است”
میگن یکی از دلایلی که مرد ها زودتر از زن ها می میرند همین هست
اینکه همش میریزیم توی خودمان
پس کجاست اون معجزه که زندگی من رو زیر رو کنه و منو ببره بالا
ببخشید درد و دل کردم ، میدونم شما هم مشکلات خودتون رو دارید
چون گفتید بنویس ، منم یکم نوشتم شاید به گوش یکی برسه
من هر روز به وب شما سر میزنم ، اما چون بیشتر راجب انسان ها صحبت میکنید تا میخوام کامنت بزارم بد بختی هام میاد جلو چشم!
موضوعتون رو عوض کنید تا منم راجب اون حرف بزنم ، مثلا راجب یک فیلم
سلامت باشید
سلام
جرقه رو چه زیبا گفتین و بله گاهی درک متقابل درستی وجود نداره و دیگران به دلایل مختلفی ممکنه انگشت بذارن روی یه نقاطی که حال ما روخراب‌تر می‌کنه و به قولی نمک می‌ریزن روی زخممون.
اختیار دارین، چرا باید ناراحت بشم؟ خیلی هم خوش‌حال می‌شم برام بنویسین و از اینکه به اینجا سرمی‌زنین خیلی مشعوفم:)
و درمورد پیشنهادتون ممنون بیشتر درموردش فکر میکنم.
اما من عاشق غر زدنم. خوشبختانه شنوندۀه‌هایی برای غر هم دارم.
اما پیشنهاد خوبیه. سعی میکنم فقط در مواقع لازم غر بزنم /:
منم یک غرغرویم:))
اصلاً غر نزنیم چه کنیم واقعاً؟
ولی خب بهتره یکم به خودمون و دیگران رحم کنیم.
خوش‌حالم پیشنهادم خوب بوده:)