آگاهی بدون عمل بی‌فایده است

بعضی وقت‌ها فراموش می‌کنم که آگاهی خشک و خالی دردی را دوا نمی‌کند و مثل یک سنجاب فقط بلوطِ آگاهی انبار می‌کنم! این‌قدر اطلاعات اضافی جمع می‌کنم که حیران می‌مانم باهاشن چه کنم؟ بعد کم‌کم ناامید می‌شوم که آگاهی هیچ فایده‌ای نداشت.

یادم می‌رود که آگاهی بدون عمل بی‌فایده است. و اینکه آگاهی همیشه هست. این منم که از وجودش بی‌خبرم. و اینکه برای بهره بردن از آن باید کمی تلاش کرد.

عمل حرف آخر را می‌زند. بدون عمل و اقدام، به هیچ ارزشی نمی‌توان رسید. باور در خلاء، باور بدون عمل اصولاً معنایی ندارد. اما از آن‌جایی که باورها روی اعمال ما اثر می‌گذارند، از آن‌جایی که باورها کاربرد عملی دارند، لازم است که آن‌ها را بررسی کنیم. باورهایی وجود دارند که به تحقق آن‌چه گفته‌ام کمک می‌کنند. به همین شکل باورهایی وجود دارند که ما را از عزت‌نفس دور می‌سازند. منظور من از باورها اعتقاداتی است که در تار و پود ما بافته شده است. منظور باورها و اعتقادات عمیق هستند و نه صرفاً پندارهایی که آن‌ها را به خود می‌گوییم یا تصور می‌کنیم. منظور من باورهایی هستند که می‌توانند احساسات را تغییر دهند و راهنمای رفتار ما باشند.
ما لزوماً همیشه از باورهای خود آگاه نیستیم. ممکن است همیشه درمورد آن‌ها حضور ذهن نداشته باشیم، ممکن است به‌طور ضمنی در اندیشۀ ما وجود داشته باشند اما ما آشکارا از وجود آن‌ها بی‌اطلاع باشیم. اما به‌هرصورت باورها در پس اعمال و رفتار ما وجود دارند.

ناتانیل براندن / روان‌شناسی عزت‌نفس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *